2777
logo

تبـادل نـظر

تبادل نظر

تبادل نظر

  1.  تبادل نظر
  2.  ادبیات، فرهنگ و هنر
  3.  ادبیات و هنر
  4.   «شعر٩»
2789
عنوان

«شعر٩»

| مشاهده متن کامل بحث + 69109 بازدید | 13597 پست
1399/05/31
|
06:57
اظهار نظر
مشاهده افراد آنلاین

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

اقا من پایبندم بع عشقم 😍 خیانت تو قاموسم نیس😌

افرین بهت 

خوشم اومد ازت 

تو با بقیه فرق داری 😍😙

خوش ب حال عشقت 

ی چی بگم بهت منم ی عشق دارم ک بهش وفادارم 

خیلی ام دوسش دارم 

دنبالِ کسی ام نیستم 😜

کسی ام دنبالم باشه چشام نمیبینه کسی و جز اون 😝

1399/06/02
|
03:53

ای دل عبث مخور غم دنیا را
فکرت مکن نیامده فردا را

کنج قفس چو نیک بیندیشی
چون گلشن است مرغ شکیبا را

بشکاف خاک را و ببین آنگه
بی مهری زمانهٔ رسوا را

این دشت، خوابگاه شهیدانست
فرصت شمار وقت تماشا را

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
1399/06/02
|
03:55

من شعر خیلی دوست ندارم بیشتر کتاب و رمان 

اینم از اشعار پروین اعتصامی برداستم چون شمام اعتصامی بودید😅 

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
1399/06/02
|
03:58

مرگ در قاموس ما از بی‌وفایی بهتر است

در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است

قصه‌ی فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه

دل به‌دست آوردن از کشورگشایی بهتر است

تشنگان مهر محتاج ترحم نیستند

کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است

باشد ای عقل معاش‌اندیش، با معنای عشق

آشنایم کن ولی ناآشنایی بهتر است

فهم این رندی برای اهل معنا سخت نیست

دلبری خوب است، اما دلربایی بهتر است

هر کسی را تاب دیدار سر زلف تو نیست

اینکه در آیینه گیسو می‌گشایی بهتر است

کاش دست دوستی هرگز نمی‌دادی به من

آرزوی وصل از بیم جدایی بهتر است …

I would love to be kind to me, i saw with all kindness
1399/06/02
|
04:00
من شعر خیلی دوست ندارم بیشتر کتاب و رمان  اینم از اشعار پروین اعتصامی برداستم چون شمام اعتصامی ...

محض خوبی اصل شادی عین آگاهی ست گاهی

کوره راهی رو به ناپیدای گمراهی ست گاهی


گاه سرکش گاه خونی، پنجه ی خون ریز شاهین

لیز و لغزان و گریزان پولک ماهی ست گاهی


گاه شعر آسمان فرسای حافظ سخت موجز

شبه ابیاتی خراب و سست و افواهی ست گاهی


بی نگاهی، بی کلامی، شرمی از حتی سلامی

ماجرایی با همین داغی و کوتاهی ست گاهی


قلب حکاکی شده روی چناری، یاد یاری

اشک افتاده به روی کاغذی کاهی ست گاهی


اتفاقی در خیال شاعر از خویش خسته

اختلافی در حساب مرد بنگاهی ست گاهی


گاه تنها شانه ی امنی برای گریه کردن

زیر باران های وحشی چتر همراهی ست گاهی


عشق چیزی نیست، حالی نیست، آیینه ست و ماییم

آه این آیینه هم زنگاری و آهی ست گاهی


گاه باید رفت، باید رفت و تنها رفت، اما

عاشقی محکم ترین برهان خودخواهی ست گاهی


آهان... موفق باشی خواهری لطف کردی .🍀😍🌹. انشالله تاپیک دورهمی میزنم تشریف بیارید خوشحال میشم 

 

💚شنیدم امام رضا مریضارو شفا میده💚شنیدم پنجره فولاد رضا برات کربلا میده💚 شنیدم که ضامن آهو شدی امام رضا💚میشه ضامن منم بشی پیش خدا💚 شنیدم هرکی بره زیارت امام رضا💚برادیدنش میاد سه جا غریب الغربا💚برا بار اولی سر پل صراط میاد💚دومی وقتیه که نامه ی تو برات میاد💚بار سوم که میخاد آقا به دادت برسه💚وقتی که ملک میاد تا به حسابت برسه💚من قیزیمادونیایام😍قیزیم منه دونیا دی😍الله بیزی آییرما😍بو قیز منه سودا دی😍من تورک قیزام آسانا😍منیم آنام زهرا دی😍عشقی منه اورگددی😍قلبیم اونا شیدا دی😍♥ آبجی سادات خودمی💚khoday_mer3p 💚با یه صلوات آمین بگو خواهرگلم.خدایا هرکی چشمش به این امضا افتاد همون لحظه دلشو شاد کن.اگه دختره یه بخت خوب نصیبش کن.اگه منتظره دامنشو سبز کن.اگه غصه داره خدایا به بزرگیت قسمت میدم ارامشی از جنس خودت نصیبش کن.اگه مستاجره صاحب خونش کن.اگه با شوهرش مشکل داره دلشونو به هم رضا کن.خدایا خیلی از دوستام ناراحتی هایی دارن که نمیتونن بیان کنن اونا فقط تورو دارن جوری به خودت نزدیکشون کن که ناراحتیشونو فراموش کنن.اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم.brave 
1399/06/02
|
04:03
من تورو خیلی دوس دارم 😙

وا🤔

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
1399/06/02
|
04:05
محض خوبی اصل شادی عین آگاهی ست گاهی کوره راهی رو به ناپیدای گمراهی ست گاهی گاه سرکش گاه خونی، پ ...

پس حتما تگم‌کن گلی جون😘❤🤍

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
1399/06/02
|
04:05
به روز رسانی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

میخام خودکشی کنم حالم بده

ریحونخ | 7 ثانیه پیش

بیایین از پدرمادرشوهراتون بگین

rae1402 | 16 ثانیه پیش

شب ارزوهاست

fatmafam | 19 ثانیه پیش
بیشتر ببینید
2791
2779

تاپیک های به روز شده

امشب شب آرزو هاست و من آرزوی شوهر میکنم شوهررررررررر

شوهر شوهر شوهر بالشت پر شوهر 😂
1 دقیقه پیش

حس ششم قوی

بله میتونی بگی چند وعده
1 دقیقه پیش

بچه سال نیاد✋🏼👀

واقعا🫂🥹 حس عجیبی بود قلبم تند تند میز...
2 دقیقه پیش
بیشتر ببینید
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
بچه ها تو لباس خریدن نمیتونم با جاری هام رقابت کنم واقعا موندم چیکار ک...
توسط   iiyo55  |  21 ساعت پیش
نامزدم بدون جوراب اومده بود خونمون
توسط   نمیدونم_والا_  |  21 ساعت پیش
طلام گم شد تو عروسی😭😭😭😭😭
توسط   afsaaaaaaaneh  |  1 روز پیش

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

خانما شوهرتون چقدر پول ت جیبی میده بهتون

دلا79 | 1 روز پیش

بچه ها تو لباس خریدن نمیتونم با جاری هام رقابت کنم واقعا موندم چیکار کنم

iiyo55 | 18 ساعت پیش

طلام گم شد تو عروسی😭😭😭😭😭

afsaaaaaaaneh | 1 روز پیش
بیشتر ببینید
داغ ترین های تاپیک های امروز
اگر تو این دوره و زمان این چیزها رو دیدین تعجب نکنین
توسط   11aye  |  7 ساعت پیش
دختره همسرم باهاش قهر کرده ک چرا زنت عکس منو پروفایلش نذاشته
توسط   نانسی_نایت  |  18 ساعت پیش
بچه ها تو لباس خریدن نمیتونم با جاری هام رقابت کنم واقعا موندم چیکار ک...
توسط   iiyo55  |  21 ساعت پیش

امروز با کلینیک

پرسش و پاسخ

پرخاشگری کودک سه و نیم ساله

پرسش و پاسخ

کی می تونم تست بارداری بدم؟

پرسش و پاسخ

آیا باردار هستم؟
ورود به کلینیک
وب گردی
پیش ‌بینی بورس شنبه 29 آذر 1404 / مقاومت روانی شاخص کل شکسته می‌شود؟
پیش‌بینی قیمت دلار،‌طلا و سکه شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۴ / نبض بازار ارز و طلا، دست انتظارات تورمی افتاد
راز پنهان خاک‌های غنی از آهن / چگونه مواد معدنی کربن را برای قرن‌ها در زمین قفل می‌کنند؟
خاک
چگونه ایالات متحده برای تغییر نقشه انرژی خیز برداشته است؟
سرگردانی پرستاران میان اصلاح نظام پرداخت و بحران معیشت