2777
2789
عنوان

«شعر٧»

| مشاهده متن کامل بحث + 19741 بازدید | 3561 پست
سلام...جفت خواننده ها درمورد اسم لیلا خوندن که ربط به مجنون داره ولی متناشون فرق میکنه

درسته 

بله من منطقی تصمیم میگیرم و با احساساتم برای تصمیمی که گرفتم عزاداری میکنم 🙂😕 کتاب، شعر، موزیک و فیلم حالمو خوب میکنن 🌿

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

گیسوانت زیر باران، عطر گندم‌زار... فکرش را بکن! با تو آدم مست باشد، تا سحر بیدار... فکرش را بکن!

غزل امواج گیسویم به روی شانه های تو 

که چون تصویری از یک رود بر کوه دماوند است... 

تبسمی از تو مرا کافیست تا از هیچ به همه چیز برسم🌟 
غزل امواج گیسویم به روی شانه های تو  که چون تصویری از یک رود بر کوه دماوند است...


نامت را بر زبان می‌آورم
دریا بر من گسترده‌تر می‌شود
دریایی که ادامه گیسوان توست
کلامت را سرمه چشم می‌کنم
آفتاب و ماه و ستارگان را
در آب‌ها می‌بینم‌
می‌خوانمت
موجی بلند به ساحل می‌دود و دست می‌گشاید
صدفی پلک می‌زند
و تو در گیسوانت می‌تابی

از هر چه می‌رود سخن دوست خوشترست

پیغام آشنا نفس روح پرورست


هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ای

من در میان جمع و دلم جای دیگرست........

سعدی 

بله من منطقی تصمیم میگیرم و با احساساتم برای تصمیمی که گرفتم عزاداری میکنم 🙂😕 کتاب، شعر، موزیک و فیلم حالمو خوب میکنن 🌿

هر شب به تو با عشق و طرب می‌گذرد

بر من زغمت به تاب و تب می‌گذرد


تو خفته به استراحت و بی تو مرا

تا صبح ندانی که چه شب می‌گذرد

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             
پس عوضش میکنم شما هم بهتره گوش نکنید اهنگی و که حالتونو بد میکنه 🤕

نه عوض نکنید 

اهنگ و بگیدلطفا 🙏😢

میگن وقتی سجده میکنی فکر کن سرت رو روی پای خدا گذاشتی از وقتی شنیدم دلم نمیخاد سرمو از سجده بردارم .......

تویی که ناب ترین فصل هر کتاب منی

شروع وسوسه انگیز شعر ناب منی


من آن سکوت شکسته در آسمان توام

و تو درآمد دنیا و آفتاب منی


چقدر هجمه ی تشویش بی تو بودن ها

تویی که نقطه ی پایان اضطراب منی


برای زندگی ی بی جواب و تکراری

به موقع آمدی و بهترین جواب منی


روان در اوج خیالم چو رود می مانی

همیشه جاری و مانا در عمق خواب منی


نفس پس از گذرت از حساب می افتد

و تو دلیل نفس های بی حساب منی


رها مکن غزلم را همیشه با من باش

که ختم خاطره انگیزه شعر ناب منی

💎💎💎💠♣️

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             

میخواستم فقط 

      موهایش را ببافم

عشق؛ 

             اتفاقی به دستانم 

                                    پیچید...‌..

بله من منطقی تصمیم میگیرم و با احساساتم برای تصمیمی که گرفتم عزاداری میکنم 🙂😕 کتاب، شعر، موزیک و فیلم حالمو خوب میکنن 🌿

گاهی از کوچه معشوقه خود میگذرم 

تا به دیوار و درش تازه کنم 

عهد قدیم.....

شهریار

بله من منطقی تصمیم میگیرم و با احساساتم برای تصمیمی که گرفتم عزاداری میکنم 🙂😕 کتاب، شعر، موزیک و فیلم حالمو خوب میکنن 🌿

برایم کتابی بخوان

کتابی که هر واژه‌اش عطر مخصوص دارد

و هر صفحه‌اش ابتدای بهار است

و هر فصل آن، شاخه‌ای از رسیدن

کتابی که بوسیدنت را

به باران بدل می‌کند

و خندیدنت را

به دریای آرام...

برایم کتابی بخوان با سرانگشت‌هایت

نامت را بر زبان می‌آورم دریا بر من گسترده‌تر می‌شود دریایی که ادامه گیسوان توست کلامت را سرمه ...

کنار تو تنهاتر شده ام 

از تو تا اوج 

زندگی من گسترده است 

از من تا من 

تو گسترده ای 

با تو برخوردم 

به راز پرستش پیوستم 

از تو به راه افتادم 

به جلوه ی رنج رسیدم... 

تبسمی از تو مرا کافیست تا از هیچ به همه چیز برسم🌟 
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

ثبت نام ماشین

nirvana_98 | 49 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز