این شعر و دیشب نوشتم
میخوام دوستان نظر بدن💚
مرا به نام صدا کن منم ترانه ای غمگین
مرا به گریه بخوانم به ناله ای سنگین
نیاز جان غمینم دوباره دیدن توست
بیا به خواب من امشب چو باد عطرآگین
نشسته بغض گرانی نه در گلو که به جان
بیا و بگسلم از این سکوت اندهگین
به خنده های فریبا به اخم های لطیف
دوباره شام سیاه مرا بکن رنگین
دلم اسیر غمت گشته یار غایب من
و زندگی دهدم جام های زهر آگین
مرا ببخش که بی پرده راز می گویم
گهی به خشم و گهی چون فرشته مهرآگین
همین بسم بنشینی کنار سادگی ام
بخوانی ام غزلی با صدایی آهنگین
تو ساده بوسه بچینی ز باغ لب هایم
شراب چشم تو نوشم خموش و شرم آگین....🌻
امضاتو الان خوندم دنیاست دیگه میفروشن ادمو مثل اب خوردن 😔
مهر بان بودیم ولی خنجر زدند بر پشت ما
داس نامردی زدند بر دست و بر انگشت ما
برده اند مارا به چشمه و ندادند آب خوش
تیشه قهراست هنوز بر ریشه و بر خشت ما
تشنه لب هستیم کنار ساحل و دریای آب
وای، خشکانیده شد سبزه ، چمن بر دشت ما
دانه بسیار است ولی دانه درشت بسیار تر
آتش و داغ رفیق مانده هنوز بر شصت ما
بند کیفم را بدست دارد رفیق نا رفیق
عاشق انگشتری گردید، برید انگشت ما🍁🍁🍁
زندگی خواهی نخواهی می گذرد
با شادی های وصف ناپذیر
در دل عمیق ترین دردها
زندگی نه سخت و نه آسان
زندگی زندگی است
آنچه سختش می کند سخت گیری ما
و آنچه آرامش می کند آرامش ماست
دلت آرام باشد زندگی را زندگی خواهی کرد
@nafasam1370 💟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
