2777
2789

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید


پدر شهید : 

دوست داشتيم خداوند چهار الي پنج پسر و دختر به ما بدهد. اسماعيل بامداد و قبل از نماز صبح بود که متولد شد. وقتي اسماعيل به دنيا آمد به اين دليل که اين اسم را خيلي دوست داشتم ، اسمش را اسماعيل گذاشتم. چون که حضرت اسماعيل(ع) با رشادت آماده ي قرباني شدن شد. قبل از تولد شهيد وضعيت اقتصادي ما خوب نبود و داشتم کارگري، شاگردي کار مي کردم. مستاجر بوديم. در آن زمان هم مدرسه بود و هم مکتب خانه و خود شهيد خواست که به مکتب خانه برود و سيدي هم که به او تعليم مي داد به اسم سيد ابوالحسين تعريف زيادي از او مي کرد و مي گفت که اين بچه گرايش زيادي به قرآن و کتابهاي مذهبي دارد. غير از ما با فاميلش رابطه نزديک داشت (دايي، پسر دايي، عمو، پسر عمو، پسر خاله) اين تماس در دوره هاي بعد هم ادامه داشت تا زماني که در جبهه بود هم اوقاتي را که مرخصي بود به خانه آنها جهت ديد و بازديد مي رفت. وقتي که ما به مسافرت مي رفتيم همه ي اثاثيه را به تنهايي به مسافرخانه مي برد. جارو مي کرد و به کمک مادرش ظرف مي شست. بيرون از خانه با بچه هاي عمويش بازي مي کرد و در خانه تلويزيون نگاه مي کرد و علاقه ي زيادي داشت به اين راديو قراضه ها و اين ها را باز مي کرد و مي بست. بيشتر به بازي فوتبال علاقه داشت. به همه ي ما علاقه داشت ولي علاقه ي بيشتري به خواهرش داشت چون که همين يک خواهر را بيشتر نداشت و مي گفت خواهرم را بگذاريد برود دانشگاه و رشته ي پزشکي بخواند و دکتر زنان شود تا اين که لازم نباشد يک مريض زن براي طبابت پهلوي يک دکتر مرد برود... اسماعيل يک بچه ي شجاع و سر به زير بود و پر کار و فعال. از تنبلي بدش مي آمد و بچه ي تن پروري نبود

🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧
2803
سلام الهه خانم اجرت با خدا...

سلام عزیزم ⁦❤️⁩😘🍃🌹صبح شما بخیر عزیزم 

ممنون .. اجرتان با سیدالشهدا ع🙏🍃🍃🌹

🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧
سلام عزیزم ⁦❤️⁩😘🍃🌹صبح شما بخیر عزیزم  ممنون .. اجرتان با سیدالشهدا ع🙏🍃🍃🌹

ممنون...حاجت روا بشی انشالله

لطفا برای ظهور آقا امام زمان و سلامتی همه مادرها و مادر من یک صلوات بفرستید.
2804

خاطره اي از آن دوران به خاطرم مي رسد. در آن زمان يک روز نشسته بود و داشت فکر مي کرد ، به او گفتم: به چه داري فکر مي کني؟ گفت: بابا من تو اين فکرم که ظهر موقع اذان، راديو تهران اذان مي گذارد و راديو آبادان به جاي اذان و الله اکبر، رقص چاچا ( موسيقي) مي گذارد. 

اسماعيل به مدرسه و درس علاقه داشت.از سال 1347 در آبادان و در مدارس انوشيروان و فرهنگ درس خواند و تا سال 1352 هم ادامه داد. مدرسه راهنمايي انوشيروان در آبادان و دبيرستان اميرکبير و ابن سينا را هم در شهر بندرعباس بودند از سال 1356 تا 1361 .درسش خيلي خوب بود. يعني از بيرون که مي آمد تا تکاليفش را انجام نمي داد، پاي توي کوچه نمي گذاشت. بيرون هم که مي رفت با بچه هاي شر نمي گشت. در خانه هم که مي آمد کارتون نگاه مي کرد و قرآن مي خواند و وقتي هم که من از سر کار مي آمدم به من مي گفت بيا يک سوره از قرآن را برايم بخوان. رابطه اش با بچه ها و هم بازي هايش خيلي خوب بود. من خدا را گواه مي گيرم که اسماعيل نيامد يک زماني به من بگويد که بچه ها من را زده اند و يا اين که کسي از دوستان و همبازي هايش از دستش شاکي باشد. متين و باوقار بود و زحمتکش. و از برادرانش بزرگ تر بود و درسهاي برادرانش را بررسي مي کرد و از ريخت و پاش بدش مي آمد. از زمان شروع حرکت هاي انقلابي در اواسط سال 1356 و در شروع حرکت علني انقلاب شور و هيجان وصف ناپذير او در کسب اخبار از فرامين و دستورات امام خميني (ره ) که در آن زمان در پاريس بودند بسيار بود. اوقات فراغت خود را به ورزش و همچنين در مسجد جهت فعاليت هاي فرهنگي مي گذراند و بيشتر مطالعات ايشان در زمينه مذهبي بود. بيشتر وقت خود را در مجالس و محافل مذهبي و مدرسه جهت پيگيري مسائل قرآني مي گذراند. بزرگترين آرزو و خواسته اش اين بود که پزشک شود و مي گفت بايد پزشک جراح شوم و به اين مردم که پول ندارند خدمت بکنم و اگر کسي پول نداشته باشد نبايد که بميرد. ما براي همين انقلاب کرديم. هميشه به ما توصيه مي کرد که انسان بايد صبور باشد، بردبار باشد. و مسئله ي صدر اسلام را مطرح مي نمود و مقايسه مي کردند. با شروع جنگ تحميلي بصورت بسيجي داوطلب به جبهه رفت و مدتي نيز در ستاد پشتيباني جنگ جهاد سازندگي فعاليت داشت. مي گفت بايد براي حفاظت از ناموس و کشورمان به جبهه بروم. نظرش اين بود که کشور عراق به سرکردگي آمريکا جنگ را عليه ايران و کشورمان تحميل کرده است. هشت بار زخمي شده بود. در عملياتي که شهيد شد، فرمانده ي لشکر سليماني بود و معاونش سيد حسن هاشمي؛ عمليات کربلاي 5 بود درمنطقه عملياتي شلمچه، هفت کيلومتر در کانال آب رفتند از نيزار تا به هدف برسند، در اين ميان به کمين عراقيها برخورد مي کنند که بر اثر اصابت ترکش در حاليکه بر زبان ذکر يا ابوالفضل(ع) را داشت شهيد شده بود.


راوي : محرم فرخي نژاد پدر شهيد اسماعيل فرخي نژاد


🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧


مجنون تو کوه را ز صحرا نشناخت

ديوانه ي عشق تو، سر از پا نشناخت

هر کس به تو ره يافت ز خود گم گرديد

آن کس که تو را شناخت خود را نشناخت


🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧


🌿🌿🌿وصیت نامه :

(این شهید والامقام سه وصیت نامه دارند )


وصيتنامه سوم شهيد اسماعيل فرخي نژاد

بسمه تعالي

مجنون تو کوه را ز صحرا نشناخت

ديوانه ي عشق تو، سر از پا نشناخت

هر کس به تو ره يافت ز خود گم گرديد

آن کس که تو را شناخت خود را نشناخت


پس از حمد و ستايش خداي يگانه و درود بر رسول فرزانه ، و سلام بر حجت حق آقا امام زمان (عج) و بر رهبر کبير انقلاب اسلامي امام خميني (ره) و صلوات بر شهيدان گلگون کفن اسلام و سلام بر رزمندگان پر توان اسلام. خدمت شما پدر و مادر عزيزتر از جانم سلام عرض مي کنم و چند کلمه حرف دلم را برايتان مي نويسم که بدانيد هميشه به يادتان بوده ام و حالا تکليف الهي را هم به جا مي آورم. پدر و مادر عزيزم! خواهر و برادران خوبم! هزارها بار خدا را شکر مي کنم که به من لطف کرد و توفيق داد اين سعادت را داشته باشم که براي دفاع از دينم ، ميهنم و ناموسم ، پا به جبهه ها بگذارم. پدر عزيزم! مي دانم که چه قدر برايم زحمت کشيديد و شرمنده ام از اينکه نتوانستم زحمت هاي شما را جبران بکنم. اميدوارم خداي بزرگ هميشه لطف خودش را شامل حال شما کند. چون شما مرا با قرآن آشنا کرديد و آشنايي با نداي حق ، گام هايم را براي حضور در ميداني که هر روز لاله هايش در راه خداوند پرپر مي شوند محکم کرد. خدا به حق سر بريده ي امام حسين (ع) ، اسلام و مسلمين را پيروز بگرداند. انشاءالله. مادر مهربانم ! بر دست تو بوسه مي زنم که هميشه فاطمه زهراء(س) و حضرت زينب (س) ، الگوي شايسته ات بوده اند. مادر! اينجا در جبهه ، هر روز جواناني در راه لبيک گفتن به نداي حقيقت، به آسمان و نزد خداوند مي روند که مادرهاي آنها هم ، مثل تو ، فرزندانشان را با عشق ابا عبدالله بزرگ کرده اند و براي ياري دادن اسلام به جبهه فرستاده اند. من هميشه قبل از هر عمليات، وضو مي گيرم و دعا مي کنم خداوند آن قدر به من لياقت بدهد که دشمنان سرزمينم و ناموسم را نابود بکنم. برايم دعا بکنيد که خدا مرا عاقبت به خير کند و اگر او صلاح مي داند و مرا لايق مي داند در همين ميدان نبرد با ظالمان خونم بر زمين بريزد و به ديدار آقا و سرورم ، آقا ابا عبدالله بروم و شما هم ناراحت نباشيد. اگر گريه کرديد گريه هايتان براي آقايم حسين (ع) باشد. برادرهاي خوبم! اي کاش مي توانستم برايتان بگويم و کامل توضيح بدهم که در جبهه حال و هواي بهشت خدا ، همه جا هست. در هر عمليات ، عاشورا تکرار مي شود و من چه قدر خون به دلم مي شود که ياران رفته اند و من مانده ام. از کدام يک از دوستان شهيدم نام ببرم که شهادتشان داغ هجران آنها و ماندن خودم را برايم تازه نکند؟ شما براي مظلوميت آقايم امام حسين (ع) و يارانش و خاندان اسيرش گريه بکنيد. پدر و مادر عزيزم! حتما شما مي دانيد در اين شرايط ، پيروزي اسلام و مسلمين از همه چيز مهمتر است و هر که قدم در اين راه بگذارد ، دنيا و آخرتش را آباد کرده است. اما برادرانم و خواهر و برادر کوچکم در پشت جبهه هم براي سرافرازي کشورمان تلاش بکنند. اول هميشه، خدا را به ياد داشته باشند و بکوشند به دانشگاه بروند، درس بخوانند و براي سر افرازي و عزت سرزمين مان، قدم بردارند و خدا را از خودشان راضي نگه دارند. پدر بزرگ و مادر بزرگ را هميشه به ياد داشته باشيد. احترام گذاشتن به آنها ، خدا را از شما راضي نگه مي دارد. گاهي قبل از عمليات، احساس مي کنم دوستان شهيدم صدايم مي کنند. دلم با شور و حال خاصي مي لرزد. مي گويم شايد وقتش شده که خدا به من هم نظر کند. شايد وقتش شده که اين حاجتمند هميشگي درگاهش را به سعادت برساند. اما بعد که مي بينم يارانم رفته اند و من مانده ام ، دلم مي گيرد که چرا اين بار هم قسمت نبوده و لايق نبودم که من هم راهي شوم. اما به خود مي گويم حتما هنوز هم کارهايي مانده است که من وظيفه دارم انجام بدهم. بايد بدانيم اين شهداء که مظلومانه، سرها، دست ها و پاهايشان از تن جدا مي شود هم پدر و مادر و عزيزاني دارند که چشم به راه آنهايند و انتظارشان را مي کشند. و بعضي از شهداء که هرگز جنازه هايشان به دست نيامد و پدر و مادر هايشان انتظار مي کشند ، پس نبايد جايشان خالي بماند. راه آن ها را ادامه بدهيد تا خداوند از شما راضي باشد. براي امام خميني و براي سلامتي و ظهور امام زمان (ع) دعا کنيد. مرا حلال بکنيد و دعا کنيد خداوند مرا عاقبت به خير کند و درهاي لقاي حق به رويم گشوده شود. شما را به خدا مي سپارم. خدا نگهدار.

التماس دعاي مخصوص- امام را دعا کنيد. امام زمان را دعا کنيد. براي پيروزي رزمندگان دعا کنيد. ((خدايا)) ((خدايا)) تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار.

سلام برحسين (ع) سلام بر اولاد حسين (ع) سلام بر اصحاب حسين (ع)

يا حسين (ع) يا حسين (ع) يا حسين (ع)

طبق گفته خانواده شهيد اسماعيل فرخي نژاد، اين آخرين وصيت نامه شهيد مي باشد.  

🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧

آموزش مجموعه اي بود که با همه ي مسئولين اجرايي درون صحنه ي جنگ ارتباط مستقيم داشت، اعم از فرمانده گردان ها تا برسد به نيروهاي رزمي. يعني ما با همه ي گردان هاي جنگ به نحوي و به نوعي ارتباط تنگاتنگي داشتيم..

هر گرداني که توي جنگ مي آمد حداقل حالا بگويم با توجه به مدتي که در جنگ بود، موقعيتي بود، مدت زماني بود تا عمليات، ما در اين مقطع حالا فرض بکنيد، چند روزي را از 7، 8 روزي بگير تا دو ماهه يک سره با تمام گردان ها بدون استثناء کار مي کرديم و بحث آموزش را پيگيري مي کرديم. بايد بگويم که تمام شهداء در هر صورت حقي بر گردن ما دارند. ما در آنروزها ظاهرا بچه هاي بدي بوديم! يعني کار ما را بچه ها بعضا به عنوان اذيت و آزار مي دانستند؛ بدترين نوع آموزش را خلاصه با بچه ها داشتيم و واقعا با آنها هم کار مي کرديم و شعارمان هم اين بود که هر آنچه بيشتر عرق بريزيم، خون کمتري ريخته مي شود.


 يکي از گردانها و فرماندهاني که ما با آنها کار داشتيم شهيد فرخي نژاد بودند. ايشان به تمام معنا يک شخص وارسته اي بود. بسيار انسان افتاده اي بودند. فردي بي ادعا بود و هيچگونه ادعايي نداشت. هر چند که خودش معدن علم بود؛ هم توي بحث عملي و هم توي تئوري. و اما شخصي بود که واقعا اهميت زيادي به کار مي داد؛ من هيچ وقت يادم نمي رود که ايشان يکي از مسئوليني بود که هميشه مي آمد و دستم را مي گرفت و مي گفت با اين بچه هاي ما بيشتر کار کن و اين را مي دانست که اگر هر چه بيشتر با بچه هايش کار بکنيم توان بچه ها بالاتر مي رود و آمادگي آن ها بيشتر مي شود. معمولا فرمانده گردان ها مي آمدند و بچه ها را به خط مي کردند و مي فرستادند سر کلاس هاي آموزش؛ يکي از فرماندهاني که معمولا هميشه همراه بچه هايش بودند حالا چه توي بحث عملي و چه حالا توي بحث تئوري، شخص شهيد فرخي نژاد بودند. بعضا من يادم مي آيد توي شهرک سپنتا و در آن وضعيت بسيار بد و گرمي که داشتيم؛ که بيابان برهوتي بود، بالاي 50 درجه حرارت، همراه بچه ها همان حرکاتي که ما انجام مي داديم، ايشان انجام مي دادند. هيچ ادعايي که مثلا من فرمانده گردان هستم، نداشت.

يکي از مسائلي که من در خاطرم هست در طي جلساتي که معمولا قبل از هر عملياتي انجام مي شد، فرمانده گردان ها و مسئولين صاحب نظر بودند به عنوان افرادي که توي مجموعه اي و منطقه اي که بايد عملياتي انجام مي دادند؛ بايد خودشان به اصطلاح نظر مي دادند. يکي از فرماندهاني که معمولا صاحب نظر بود توي مسائل و توي عمليات، همين شهيد فرخي نژاد بودند. و حرف هايش را هم خيلي آرام و خيلي آهسته مي زد، يعني خيلي آدم ساکتي بود. آدمي به تمام معنا کم حرفي بود. يعني اين از خصوصيات بارز اخلاقي اين آدم بود. ولي حرفي که مي زد هميشه حرف پخته اي مي زد و هميشه تو عمل هم پخته نشان مي داد. شهيد فرخي از آن انسان هايي وارسته بود که کمتر شعار مي داد و بيشتر عمل مي کردند و بسيار فهميده بود. بعضا ما شهدايي را در جنگ داشتيم که خيلي زود مسائل را مي فهميدند يکي از اين ها که بسيار باهوش بودند، همين شهيد فرخي نژاد بودند. يعني علي رغم اينکه کم حرف مي زد، خوب درک مي کرد. من يادم هست در جلساتي که برگزار مي کرديم، يکي از قاريان همين شهيد فرخي نژاد بودند.


راوي : حسين نژاد عابدي از مسئولين آموزش دوران دفاع مقدس و همرزم شهيد اسماعيل فرخي نژاد

🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧
2805


در  جبهه هاي جنوب و غرب کشور و از زماني که ايشان به عنوان فرمانده ي گروهان بودند با ايشان آشنا شدم.

 از همان روزهاي اول آشنايي با ايشان چهره اي شاد داشتند و هيچگونه بدخلقي در چهره ي اين شهيد به مدت دو سالي که با ايشان بودم مشاهده نکردم. ايشان به هنگام عمليات اخلاق بخصوصي داشت. به طور کلي عوض مي شد. خوش برخورد بود. از تمام دوستان حلاليت مي طلبيد. هنگامي که کارهاي رزمي و آموزشهاي نظامي به پايان مي رسيد به تمام دوستان سر مي کشيد و آنها را با نظام و چگونگي دفاع از انقلاب آشنا مي ساخت.

او با کوله باري از تجربه بود. من بخاطر داشتن تجربيات کافي علاقه ي نسبتا شديدي به او داشتم. نماز شب را ترک نمي کرد و علاقه داشت تمام همرزمان وي از دستورات الهي پيروي کنند و مطيع امر الهي باشند. براي همه دعاها برنامه ريزي کرده از جمله دعاي ندبه، دعاي توسل و دعاي کميل و روي اين برنامه ريزي خيلي حساس بود و براي همرزمان که به درستي قرآن نياموخته بودند کلاس مي گذاشتند.

توصيه جالبي که از او به ياد دارم فقط اين که هرگز همرزمان خويش را در عمليات ها تنها نگذاريد و تا آنجايي که توان و قدرت داريد محافظ خون شهدا باشيد. چون که اين انقلاب با خون شهيدان آبياري شده است. پس به اين سادگي نبايد بي تفاوت از اين مسائل گذشت. هنگامي که واقعا شکست بر او چيره مي شد با شجاعت و شکيبايي مقاومت مي کرد و دوستان و همرزمان را هم به همين امر فرا مي خواند و از خداي خودش مدد مي خواست و در آن لحظه او راهنماي ما بود. در مواردي که کسي از دستورات سر پيچي مي کرد حساس بود و ناراحت مي شد ولي او چنان رفتاري داشت که من هيچ موقع عصبانيت در چهره ي او نديدم و هميشه با خوش رويي با ديگران برخورد مي کرد. با همه همرزمان يکنواخت بود. هنگام کار و کوشش به سختي سعي مي کرد کار را به اتمام برساند و هنگام استراحت به همگي سرکشي مي کرد تا اينکه از خستگي کار روزانه احساس ناراحتي و کسالت نکنند. در کارهاي جمعي و درکاري که به گروهان ايشان مربوط بود اول از همه خودش پيش قدم بود و ديگران رفتار و کردار ايشان را مي ديدند و بي آن که او اظهار کند، دوستان کار را شروع و به اتمام مي رساندند. و حقيقتا من از چنين رفتاري لذت مي بردم و کارهاي او را سرلوحه ي زندگي خويش مي دانم.


در هر مجلسي که داشتيم همه اش از رشادت هاي امام حسين (ع) سخن به ميان مي آورد. واقعا شيفته ي امام حسين (ع) بود. او شيفته ي راه امام حسين (ع) و تمام انبياء بود. او امامان را کاملا درک مي کرد و تمام امامان را مي شناخت.آرزوي اين شهيد اين بود که اول بتواند خدمت به نظام جمهوري اسلامي کند و در آخر شهادت را آرزو مي کرد و تا اين که به آرزويش رسيد. خلاصه به هر حال خدمت بزرگي به نظام جمهوري اسلامي ايران کرد. انشاءالله خداوند خدمات شايسته ايشان را مورد قبول خويش قرار دهد.


راوي : عباس کمانداري همرزم شهيد فرخي نژاد

🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧




🌿🌹🌿🌹🌿🌹

نرم افزار چند رسانه ای



 گزارش خبرنگار نويد شاهد، اين نرم افزار چند رسانه اي، زندگينامه، وصيتنامه و خاطرات سردار شهيد اسماعيل فرخي نژاد فرمانده گردان 421 لشكر 41 ثارلله كرمان را با قابليت استخراج و جستجوي اطلاعات لازم در بر مي گيرد.

اين لوح فشرده با 51 قطعه عكس، 133 برگ سند و 140 دقيقه فيلم، مجموعه اي از اطلاعات و آثار مرتبط با سردار شهيد اسماعيل فرخي نژاد را در اختيار علاقمندان قرار مي دهد.

🫧ثواب تمام تاپیک ها ، پست های معنوی ، دعا وصلوات هدیه به نیابت  همه ی شهدا مخصوصا شهید سردار قاسم سلیمانی تقدیم به پیشگاه اُمّ الآداب مادر عشق و ادب ،حضرت ام البنین( س) -(او کہ شایسته یِ آن خانه یِ سرمدی شد) « السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ».🫧
2801
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز