سلاااااام به گل های نی نی سایت بیاین بگین کارها یا سوتی یا هر چیزی که تو بچگی انجام دادین الان بهش فکر میکنین خندتون میگیره یا خجالت میکشید رو بگین
نوار بهداشتی خالم میدزدیدم میبردم تو دسشویی نگا میکردم هی میگفتم این چیه خدا
من وقتی بچه بودم فک میکردم زنا هندونه بخورن حامله میشن همش به مامانم پیله میکردم که توروخدا هندونه زیاد بخور
5_6سالم بود شایدم کوچیکتر مامانمو دیده بودم نوار بخداشتی میذاشت منم با دستمال کاغذی نواربهداشتی برا خودم درست میکردم قایمکی 😬😬🤦♀️
من یادمه بچه که بودم یه پسره بود تو همسایه مون خیلی ازش بدم میومد هر سری میدیدمش باید یه کرمی میرختم ولی الان عاشقش شدم نمیدونمم چه جوری بهش نگاه کنم خیلی بده خدا کنه اون حرفام یادش نباشه😥😢😢
خونه عمه ام رو در اتاقش ی عکس بود کیک توش بود همیشه منتظر ی موقعیتی بودم خونه خالی شه برم عکسشو بکنم کیکو دربیارم بخورم😑😑😑
بچه که نبودیم دوم دبیرستان،نصف بچهامون با مدرسه رفتن مشهد ما هم مثل..رفتیم مدرسه
جاتون خالی تصمیم گرفتیم زنگ بزنیم بچها که مشهدن،،شارز نداشتیم
رفتیم حیاط پشتی مدرسه که خلوته از زیر در التماس میکردیم از اونایی که رد میشدن پول بگیرن برن شارز بگیرن برامون ی مفر نامردی نکرده بودرفته بود تو مدرسه لو داده بود،،،ما ق.مبل کرده داشتیم از زیر در التماس میکردیم شارز بگیزن که معاون مدرسه اومد یکی ی دونه زد در.... مبارکمون😁
خواهرم وقتی چار پنج سالش بوده دوتا تخم مرغ میبره رو تخت خواب یکی از فامیلا میشکنه بعد پتو رو میکشه روش کسی نفهمه روز بعدش میرن میبین چه خبرهه عالمهه مورچه زده اونجا😂🤦🏼♀️
هوووم یه بارم 5 تا کپسول آموکسی باز کردم تو ماست خالم هم زدم، دوساعت منتظر بودم یه چیزیش بشه هیچیش نشد😐
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
