درد من عشق است
درمانم حسین
دین من عشق است
ایمانم حسین
با الفبای جــنون بر دفـــترم
می نویسم عشق
میخوانم حسین
به حرمت نان و نمکى که با هم خوردیم
نان را تو ببر
که راهت بلند است
و طاقتت کوتاه
نمک را بگذار برای من
میخواهم
این زخم
تا همیشه تازه بماند
من بنایم همه در است ن تحسین دو شیخ
دل نبستم به معنایی که فرو ریختنی است
و همه چشمهایی که تو را میبینند کاش چشم های من بودند...
🌱||
فصل عوض میشود
جای آلو را
خرمالو میگیرد
جای دلتنگی را
دلتنگی
دل بستهام از همه عالم به روی دوست
وز هر چه فارغیم، بهجز گفتگوی دوست
ما را زمانه دل نفریبد به هیچ روی
اِلّا به موی دلکش و روی نکوی دوست
یکی از روزهای چهل سالگیت
در میان گیر و دار زندگی ملال اورت
لابه لای البوم عکس هایت
عکس دختری مومشکی را پیدا میکنی
زندگی برای چند لحظه متوقف می شود
و قبض برق و اب برایت بی اهمیت
تازه می فهمی
بیست سال پیش
چه بی رحمانه
او را
در هیاهوی زندگی جا گذاشتی!
گاهی از شدت دلتنگی میتوان فهمید جمعه است ! تقویم ها چکاره اند..؟
هر که بود و
به هر جا که بود و
هرچه که بود
رجوع کردی
الّا دلت
که قطبنماست
از بس که مهر دوست به دل جا گرفته است
جایی برای کینه دشمن نمانده است
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
3 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
10 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
