سلام خانوما، مامانمینا زنگ زدن گفتن فرداشب داییت و زنداییت میخوان بیان پیشت واسه بچه، از راه دور اومدن، منم گفتم باشه ولی هیچ حوصله ندارم اونم تو این اوضاع تازه نزدیک پریودمه حال ندارم بیحوصلم، تازه مامانمینا انتظار دارن من برا شام دعوتشون کنم ولی من نمیکنم فقط یه تاروف میزنم، وای خدا خستم نصفه ظرفارو شستم نصفشونو نه حوصله ندارم تازه برا فرداشب استرس گرفتم که همه چیز خوب باشه، بیاین باهم حرف بزنیم تا آروم شم، مرسی 😊😀❤ممنون