اونابهم فحش دادن چندماه قطع رابطه بودیم الان دوباره رفت امدش شروع شده قرار بود دیگ خونشون نره دیشب گفت میرم اونجا منم ناراحت شدم شروع کرد داد بیداد گفت بتو ربطی ندارع
اخرشم منو برد پیش مادرشوهرم اون پرسید چیشده گفتم بخاطر دختر هرزه ت که شوهرم عصبی شد منم گفتم چطور اون بمن گفته هرزه غیرت نداشتی والان بگو بخنده ت اما من به اون میگم داغ کردی گفت برگشتم خونه نباشی.
زندگی با وجود رابطه با خاهرش محاله چون روزی صدبار زنگ میزنن فلان چیز برامون بخر یا بیا دنبالمون یا پول بفرست ....اهل دعا وجادو هست ماهی یکی دوبار شوهرم میبره یه شهر دیگه پیش دعانویس خودشون ماشین ندارن.شوهرم جادو کرده