همون بار اول که فهمیدم با یه زن بیوه که از خودش بزرگتره . دوسته و خونش میره رفتم خونه بابام و گفتم طلاق میخام.چقدر نصیحت و گردهماییخانوادگی و این چیزا شد بماند
کرو کور شدم به ح ف هیشکی گوش ندادم
ایشالا درست میشه و محبت کن و بچه بیار و به شوهرت برسو حرفا همش کشکه
مردی که یه بار هرز پرید دیگه از دست رفته.فقط برا دفعه هاتی بعد زرنگتر میشه