بچه هاااا پدرم اومده خونه میگه که پسر عموش بش گفته به سلامتی دخترتو دادی به پسر فلانی پس شیرینی کو ازین حرفا بابامم میگه والا اینطور چیزی نیست بعد چند وقت پیش چند تا از همکاراشو دیده اونام گفتن به سلامتی داماد دار شدی دخترتو دادی به پسر فلانی پس چرا نمیگی-حالا بابام ب من میگه چه خبره چرا همه این سوالو میپرسن اگ چیزی هست به من بگو.ولی من اصلا این اقا رو ندیدم و نمیدونم چرا این حرفو انداختن پشت سرم خیلیم عصبی شدم اخه اقدامیم نکردن الکی افتاده پشت سرم که شوهر کردم اونم با پسر اون خونواده.
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
اره .قبلش تو خونشون حرف منا زده بودن که اقا پسرشون میخاد یا نه اونم هیچی نگفته بود چون همدیگه رو دوست داشتیم فرداش زن داداشش بلند گو گرفته بود دسش پخش کرده بود .هیچی افتادیم سر زبونا .اونام اومدن عقد کردیم .ولی خیلی این وسط من زجر کشیدم
توف به زات این ادمای حرف درست کن به ماهم چسبوندن از این حرفا خدا لعنتشون کنه گند میزنن به زندگی حسود ...
اگ خونواده حساسیم داشته باشی فک میکنن با پسره دوستی ابروشونوبریدی من پدرم هر چی گفتم پیشو بگیر بیین کی انداخته پشت سرم.گفت فردا عابروم میره معلوم نی چیکار کردی منم کلی جیغ و داد راه انداختم و گریه
نه فقط چن نفر مختلف پدرمو دیده بودن مث شما تبریکگفتن . جالب اینجاس ما با خانواده داییم رابطه محدود داریم. اونا خیلی دوس دارن من عروسشون بشم یواشکی ب مامانم میگن ولی بابام اگ متوجه بشه نظری دارن حیلی عصبانی میشه. خلاصه چن نفری ک ب بابام گفتن بابام خودش پیگیر شد ولی ب نتیجه نرسید. خبلی عصبانی شد دیگه نمیذاره جواب تلفن داییم بدم.