عزیزم مقصر شوهرت هست بچه که نیست. اون باید مراقب شما باشه. الان حالت خوب نیست ببردت دکتر. خونه زندگی هم مرتب کته من بارداری دوم وحشتناک مشکل داشتم کسی نگفتم بیاد همه کارها همسرم انجام میداد. چه کار مادرشوهر داری ولش کن اصلا نباشه بهتر.. بگو شوهرت بهت رسیدگی کنه
اول برو دکتر ک هرچی گفت بهت بهشون بگی دکترم ایجور گفته سابقه سقط داشتم بچم از همه چی مهمتره برام ک اگه دیدن کاری نکردی نگن از خودش حرف درمیاره و چجور و فلان
عزیزم کاش کامل اولش میگفتی با هم زندگی میکنین و شرایطط چطوریه
تا اینهمه قضاوت نادرست نمیشدی
امیدت بخدا
شما وظیفه ای در برابر پدرشوهرت نداری تا وقتی حالت اینطوره
یخورده پیاز داغش بیشتر کن!و به شوهرت بگو و برو دکتر
گشنه بمونن مادرشوهرت مجبوره بیاد
ببین مادر شوهرت بی حوصله است
بعد اینکه مطمین یاش اگر حال داشت کمکت میکرد
همونطوز که اگر میگفتی مادر شوهرت بیمار همه فورا میگفتند در کمک بهش شتاب کن
در واقع مستحبهههه که تو و مادز شوهرت هر دو به هم کمک کنید ولی واجب نیست
واجب به عهده ی شوهرته اونه که باید مراعاتت کنه .
به اون چه ربطب داره
مردم چه متوقع شدن والا
حالا مادرشوهر من همش میگه بیام کاراتو کنم پرستاری تو کنم...
میگم نهههههه اصلا حرفشم نزن. متنفرم بیاد کاری کنه همش از خودم دور نگه میدارم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
