😂😂😂منم قرار بود برم باشگاع بهش گفتم سریع منو برسون😂ینی ده دیقع پیشش نبودم بندع خدا هنگ بود😂اولین بار ک بعد چند ماه سختی ک راضی شدم باهاش باشم و بعد ی مدت طولانی با تهدید بهم گفت باید زنگ بزنی میگم من زنگ نمیزنم میگفت باید بزنی دوتا کلع خر گیر هم افتادع بودیم خلاصع زنگ زد برداشتم با داد و بیداد گفتم چیع خوب شدی ب هدفت رسیدی صدامو شنیدی بعدم زرتی قطع کردم😂😂هنوز ک هنوزع میگیم میخندیم
ما باهم دوستیم ولی من چادری بودم کلا هم رفتارمون هم تیپامون موجه بود
یه بار تو پارک نشسته بودیم رو نیمکت نیمکت بغلی هم دو نفر رفته بودن تا فاز بغل و بوس و اینا منم گفتم بیا اذیتشون کنیم مریم تا از رو برن ولی اونا کلا بیخیال بودن ک یهو مامورا ریختن تو پارک دختره شروع کرد دوییدن یه موتوری رفت دنبال اون یکی رفت دنبال پسره منم ریلکس نشسته بودم نگا میکردم دوست پسرم گفت پاشو الان میان خره مارو هم میچسبن 😂😂😂😂
چادر محدودیت نیست معصونیت است
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
57 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
