امشب خیلی دلم گرفت... از آوارگی متنفرم دیگه همش اشک تو چشام جمع میشه دلم به حال شوهرم میسوزه. الان دو ماهه بخاطر شغل همسرم خونه بابامم.دلم خونمو میخواد دلم بغل شوهرمو میخواد دلم یه زندگی میخواد که کنار شوهرم باشم. پسرم باباش بالا سرش باشه. تو یه شهری زندگی کنم که حداقل یه کسیو داشته باشم... خیلی دلم گرفته
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
مامانم میگه تو خوشحال ترین زن رو زمین باید باشی نه مادرشوهری پیشته که دخالت کنه تو زندگیت نه کسی . اما نمیدونه تو بدترین شرایطم همیشه بخاطر ماموریتای شوهرم تو یه شهر بی امکانات تنهام