2733
2739
عنوان

وسواس فکریه یا اسکیزوفرنی

| مشاهده متن کامل بحث + 788 بازدید | 85 پست
میدونی با اسکیزوفرنی ها کار کردم مستقیم .تمرکز فکر ندارن خیلی هاشون . تو گذشته موندن. هربار که میرفت ...

اگر کسی بعد طلاق یه مدت تو گذشته باشه و همش حرف از گذشته بزنه. البته هر بار داریم میبینیم کمتر شده. اکایل بیشتر حرف از گذشته میزد الان گهگاهی. و تمرکزشم کم شده. و اوایل بعد طلاقش اصلا تمرکز نداشت رفته رفته داره بهتر میشه. 

این آدم اسکیزوفرتیه؟

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



میدونی با اسکیزوفرنی ها کار کردم مستقیم .تمرکز فکر ندارن خیلی هاشون . تو گذشته موندن. هربار که میرفت ...

نه پس فکر نکنم اسکیزوفرنی باشم . چون بخوام میتونم تمرکز کنم . البته گذشته خیلی آزارم میده ولی نه در حدی که نفهمم الان گذشته نیست و توش گیر کرده باشم

یعنی چی تو گذشته موندن

فقط اتفاقات گذشته رو تکرار میکنن .مثلا میگن مثال میزنما الان داداشم میاد برام فلان چیز رو میاره.

یا خیانتی  که بهشون شده

یا اخرین کتابی که خوندن، 

یا هر چیز دیگه ای .با دارو کنترل میشن  .فقط عصبانی  بشن خیلی ترسناک 

 ا
2731
اگر کسی بعد طلاق یه مدت تو گذشته باشه و همش حرف از گذشته بزنه. البته هر بار داریم میبینیم کمتر شده. ...

الان منم اینجورم .البته هنوزجدانشدم .یه جورایی عمدامرورمیکنم که مباداخرشموبرگردم به اون زندگیه روهوا  

اگر کسی بعد طلاق یه مدت تو گذشته باشه و همش حرف از گذشته بزنه. البته هر بار داریم میبینیم کمتر شده. ...

افسرده اس نه اسکیزوفی .اگه روحیه اش بهتر شده حله وگتر داره میرزه تو خودش که یه جایی یه روزی به شکلی خودش رو نشون میده

 ا
2740
الان منم اینجورم .البته هنوزجدانشدم .یه جورایی عمدامرورمیکنم که مباداخرشموبرگردم به اون زندگیه روهوا ...

نه ببین مثلا همش میگه امروز میریم طلاق بگیرم  از اون روز سالها یا ماهها گذشته

 ا
افسرده اس نه اسکیزوفی .اگه روحیه اش بهتر شده حله وگتر داره میرزه تو خودش که یه جایی یه روزی به شکلی ...

روحیه اش بهتر شده. اما دو سال و نیم گدشته. هنوز گهگاهی حالش میریزه بهم.

فقط اتفاقات گذشته رو تکرار میکنن .مثلا میگن مثال میزنما الان داداشم میاد برام فلان چیز رو میاره. یا ...


منم وسواس فکری دارمآیا؟

همش به گذشته فکر میکنم

تو ذهنم با بقیه آدمها دعوا میگیرم جوری ک حالت صورتم عوض میشه 

بیشتر تنهایی و دوست دارم 

یه موضوعی و هی تو ذهنم دامن میزنم میگه اگه اینجوری میشد اگه اونجوری میشد....

بسیار مشکوکم 

مسائل و بهم ربط میدم تو ذهنم مثلا اگه یکی ی حرفی بهم بزنه تو ذهنم کلی فلسفه می بافم

مهربون باشیم
نه ببین مثلا همش میگه امروز میریم طلاق بگیرم  از اون روز سالها یا ماهها گذشته

عجب .حالامن نرمالم؟همروچل کردم بس که بدیای اونوتکرارمیکنم که یه وقت دوباره برنگردم .بعدچون شوهرم خیلی بدبین بودواداربه قسم خوردنم میکردبراریزترین مسائل هیچوقت بهم اعتمادنکردبراهمین ناخودآگاه وقتی چیزی برادیگران میگم نگرانم باورنکنن حرفموهی باخودم مروروچک میکنم مبادادروغ باشه بینه حرفام .شدیداهم استرسی شدم 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

امروز روز پسره؟

moonll | 15 ثانیه پیش
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز