پذیرایی خونه ما بزرگه من یه طرف رو مدرنیته چیدم و به روز
یه طرف روهم سنتی ، سماور گذاشتم و تلویزیون سیاه سفید قدیمی با کمدش که تلویزیون توش قرار میگرفت ساعت زنگی های قدیمی و حتی پنجره اش هم سنتیه ، بخاری نفت ی و چراغ خوراک پزی قدیمی گذاشتم روی میز خاطره ام سرویس صبحانه خوری طرح شاه عباسی و بشقابها گل قرمز گذاشتم
ولم کنی مدام اون طرف سنتی میشینم
میخواستم کرسی هم بیندازم که شوهرم نذاشت