بچه هامنوشوهرم خیلی بحث میکنیم.میخاستیم براعیدبریم اصفهان خونه خاهرم.بددوتاازخاهرام شوهراشون نمیان ب ماگفتن شمازن و بچه های ماروببرید..یعنی خونه هرکدوممیرفتیم اینومیگفتن.بدمانمیدونستیم کیوببریم.بدی روز رفتیم مغازه داداشم...داداشم برگشت ب شوهرم گفت هیچکدومو نبرید یلنی چی شوهراشون بخابن خونه زن بچه هاشونو شماببرید اگه خدایی نگرده ی اتفاقی برا یکیشون بیفته واویلا..بددیگا اومدیمخونه شوهرم گفت نمیبریمو بهشون بگو ای حرفا.منم گفتم نمیتونم بگم.هی ارروز بهممیگفت تااینکه دیروز گفتم اینقد نگوچ جوریه این تابستونه ماهرجامیرفتیم داداشه توام من ی کلام نگفتم(داداشش معتاده تازه ترک کرده بود)گفت اون داداشمه در حده ی رب ۲۰دیقه میومد ولی خاهرای تو ۷ساعت میخان بیان..خلاصه دعوا کردیم.الانم باهم قهریم...میگه یاخاهراتو نمیبریم.یا که اصننمیریم. شما بگید تقصیرکار منم.؟؟