jojozeshte مدیر عضویت: 1398/05/29 تعداد پست: 4291 عنوان بحث منوشوهرم | مشاهده متن کامل بحث + 1159 بازدید | 111 پست بچه هامنوشوهرم خیلی بحث میکنیم.میخاستیم براعیدبریم اصفهان خونه خاهرم.بددوتاازخاهرام شوهراشون نمیان ب ماگفتن شمازن و بچه های ماروببرید..یعنی خونه هرکدوممیرفتیم اینومیگفتن.بدمانمیدونستیم کیوببریم.بدی روز رفتیم مغازه داداشم...داداشم برگشت ب شوهرم گفت هیچکدومو نبرید یلنی چی شوهراشون بخابن خونه زن بچه هاشونو شماببرید اگه خدایی نگرده ی اتفاقی برا یکیشون بیفته واویلا..بددیگا اومدیمخونه شوهرم گفت نمیبریمو بهشون بگو ای حرفا.منم گفتم نمیتونم بگم.هی ارروز بهممیگفت تااینکه دیروز گفتم اینقد نگوچ جوریه این تابستونه ماهرجامیرفتیم داداشه توام من ی کلام نگفتم(داداشش معتاده تازه ترک کرده بود)گفت اون داداشمه در حده ی رب ۲۰دیقه میومد ولی خاهرای تو ۷ساعت میخان بیان..خلاصه دعوا کردیم.الانم باهم قهریم...میگه یاخاهراتو نمیبریم.یا که اصننمیریم. شما بگید تقصیرکار منم.؟؟ 1398/12/19 | 09:26 0 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
mahsa1375 عضویت: 1398/03/04 تعداد پست: 3546 اخخ تاقبله اینکه داداشم این حرفو نزده بود میخاستیمببریم.وقتی داداشمگفت هی اونم تکرار کرد هی تکرار ... افرین به داداشت واقعا زدم تو گوش مشکلات رفت با بزرگترش اومد
mahsa1375 عضویت: 1398/03/04 تعداد پست: 3546 دقیقا منم هیچ خانومیو بدون همسرش قبول نمیکنم باهام بیاد سفر فامیل شوهرم زنه رو میبرن روستا تو ... اره خب بعدا که یادشوننمیاد خودشونگفتن زدم تو گوش مشکلات رفت با بزرگترش اومد
mahsa1375 عضویت: 1398/03/04 تعداد پست: 3546 نه داداشه خودم این حرفو ب شوهرم گفت.. همین دیگ به خواهرهات بگو زدم تو گوش مشکلات رفت با بزرگترش اومد
رهاامیران عضویت: 1398/11/02 تعداد پست: 5315 دقیقاا هیشکی به هیچیش نیس دعواشو قعرشو بدوبیراهاش موند واسه من 😢😢 میتونی اوضاع رو درست کنی ، با یه شام خوشمزه و کمی دلبریاز من به شما نصیحت ، هرگز بخاطر خوشی دیگران ، با شوهرت بد نشو خدایا مسافرکوچولومونو دست خودت سپردم ، خودت به سلامت بهمون برسونش
jojozeshte مدیر استارتر عضویت: 1398/05/29 تعداد پست: 4291 میتونی اوضاع رو درست کنی ، با یه شام خوشمزه و کمی دلبری از من به شما نصیحت ، هرگز بخاطر خوشی دیگران ... مرسی عزیزم❤
dokhibalaaa عضویت: 1398/12/14 تعداد پست: 2054 میتونی اوضاع رو درست کنی ، با یه شام خوشمزه و کمی دلبری از من به شما نصیحت ، هرگز بخاطر خوشی دیگران ... احسنت باید حرفتو با طلا نوشت به خدا من بخاطر خونوادم کام خودمو شوهرمو تلخ میکردم حالا الان میبینم واقعا حق باشوهرم بوده و چقدر خونوادم پستنو درجواب خوبیم بدی میکنن
maman_saraa عضویت: 1398/06/11 تعداد پست: 1222 من ازشون خیلی کوچیکترم اگه این حرفو بزنم دیگه باهام حرف نمیزنن. اینجوری میشه بی منطقی آخه