ببین به هر حال شما داری یه عمل تقریبا سخت رو انجام میدی اما برای من بیشتر بی حالی و ضعف بود تا درد .البته من خیلی بدن ضعیفی دارم و آستانه تحمل دردم خیلی پایینه اما واقعا تو بیمارستان درد نداشتم که اونم به خاطر پمپ درد بوده اما تو خونه گاهی درد داشتم
به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم می گذردآنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند..لحظه ها عریانند.به تن لحظه خود، جامه اندوه مـپوشان هرگز…!!زندگی ذره کاهیست که کوهش کردیم زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم
با دکترتون راجب به پمپ درد مشورت کنین برای من خیلی خوب بود.اولین راه رفتنم هم خیلی راحت بود.
به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم می گذردآنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند..لحظه ها عریانند.به تن لحظه خود، جامه اندوه مـپوشان هرگز…!!زندگی ذره کاهیست که کوهش کردیم زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم
عزیزم دختر خوب وبیمارستان خوب خیلی مهمه.... منم سزارین شدم.... اصلا هم درد نداشت اصلا ااااا فقط فرداش که میخواستم بلند شم خییییلی کم سرگیجه داشتم شاید 2 دقیقه اونم طبیعیه.... من توشهر خودمون بهترین دکتر و بهترین بیمارستان انتخاب کردم.... البته اینم بگم سیستم بدن هرکس با کس دیگه فرق داره
گف بذار حتما چون خصوصی میرم دکترم اونجا ریسس بخش زنانشه
خوب پس خیلی راحت تره.دوستانی که درد زیاد داشتن اون رو استفاده نکردن.ببین من اینقدر کم تحملم تو درد که کل خانواده نگران زایمان من بودن اما واقعا از چیزی که فکر میکردم راحت تر بود.قبلا هم گفتم من بیشتر ضعف و بی حالی داشتم تا درد
به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم می گذردآنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند..لحظه ها عریانند.به تن لحظه خود، جامه اندوه مـپوشان هرگز…!!زندگی ذره کاهیست که کوهش کردیم زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم