کلاس هشتمه یه خواهر هفت ساله داره وقتی مثلا میخواد به خواهرش بگه براش آب بیاره میگه نورای گاو برام آب بیار علاقه شدیدی هم به وحشی گری داره مثلا گردن داداشم رو که کلاس ششم هست رو میگیره انگار میخواد بشکنه خدای نکرده مثلا همه نشستیم یهو داداشم رو به قصد زدن مثل کُشتی گرفتن میگیره یه بار دریا بودیم داداشم رو مثل روانی ها هلش میداد تو آب اصلا یه وضعی.
مادر و پدرش خسته شدن از دست رفتارهاش با خواهرش هم دائم دعوا داره.
مثل پسر منه طبیعتشه دیگه کباید بقیه خودشونو قوی کنن احتمالا تو بچگی زیاد سربسرش گذاشتن و کانون تو جه بیش از حد بوده واسه پسر من اینطور بود دیوانه ش کردن
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
مامان و باباش خسته شدن پیش همه شرمنده ان. مثلا مامانش میگه تو خونه نشستیم یهو عربده میکشه داد میزنه ...
امیدوارم نزارن این بچه بیشتر ازین اسیب ببینه بگو ببرنش دکتر
میلیاردها انسان در جهان متولد شده اند؛ اما هیچ یک اثر انگشت مشابه نداشتهاند. اثر انگشت تو، امضای خداوند است که اتفاقی به دنیا نیامدهای و دعوت شدهای تو منحصر به فردی مشابه یا بدل نداری تو اصل اصل هستی و تکرار نشدنی وقتی انتخاب شده بودن و منحصر به فرد بودنت را یادآوری کنی؛ دیگر خودت را با هیچکس مقایسه نمیکنی و احساس حقارت یا برتری که حاصل مقایسه کردن است از وجودت محو میشود. #حسین الهی قمشه ای
مثلا میومدن خونمون یا میرفتیم تمام مدت مرکز توجه بود یه لحظه بچه رو به حال خودش نمیزاشتن مخصو صا اینکه بچم بچهی آرومی نبود البته باهمه خشونت نداره فقط با عموش و پسر عموش و دختر عموش ده سالشه بادوستاش خیلی سازگاره اصلا دعوانمیکنه اما رفتارش با عموش اینا انگار یه جور بازیه براش