عیدداشتیم میرفتیم مسافرت رفت کلی مرغ وگوشت ماهی تخم مرغ کره خامه گرفت که از مسافرت اومدیم همه چی باشه تو خونه .چیدیم تو یخچال .جمع کردیم مسافرت رفتنی کنتور برقو زودم .بعد۱هفته برگشتیم بوی تعفن خونه رو برداشته بود مواد غذایی به فنا رفته بود
اره منم هم تو این هفت هشت سال دوبار گوزیدم البته شوهرم کم مونده بود از خنده بگوزه
هول شدم قابلمه داغ گذاشتم رو فرش سوخت 😞😂😄
داشتم میگفتم هووهوهووهاهاها با صدای اسفناکی😂😂و در باز شد فک کردم مامانمه گفتم یوهااهاها که یه دفعه پسرخالم ظاهر شد 😂😂😂منم عادی جلوه دادم در یک حرکت انتحاری پریدم تو اتاقم و گفتم عیبی نداره چیزی نشده
مهمان داشتم بشقابارو پخش کردم تو یکیش مو بود
شوهرم بلند گفت زهره تو اون بشقاب موئه عوضش کن😑
همه فهمیدن
پسرم چند وقت پیش اسهال داشت که خوب شده چند روزه،دیشب یه عطسه کرد مهمان گفت سرما نخوره مواظبش باش.....شوهرم گفت سرما خورده اسهال میرفت😑منم امروز گفتم نباید میگفتی اینارو😑
میگه چیه مگه...نمیدونم من پریودم زیاد حساسم یا واقعا زشت بود😁
یه بار هم شلوار جینای شوهرمو انداختم لباسشویی نفهمیده بودم یه لباس قرمز بینشون بوده وقتی در اوردمشون صورتی ملایم بود
به شوهرم گفتم اولش عصبی شد بعد گفت اگه بگم فدای سرت ادم میشی😀😀😀
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
35 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
