سلامعزیزمواقعاناراحتشدمبراتببینعزیزممردیکهرفتسراغاینکارامطمئنباشدوبارههممیرهمثلشوهرخودممولیخوبمندوتابچهدارم
یهبارکهخیانتدیدمازشباورتنمیشهوقتیبهشگفتمچکارکردتاحدمرگمنوباکمربندزدباسگگککمربندزدفرقسرمازحالرفتمبازمیزدباچاقوافتاددنبالمکهبکشم😭
وقتیرفتمپزشکیقانونیازیازدهجاآسیبدیدهبودم
رفتیمتاپای طلاق
ولیخرشدمبرگشتمالانممیدونمزرنگشدهبازمدارهانجاممیدهولینمیتونمثابتکنم