بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
میخوام پرت بشم تو یک چاه عمیق و ببینم که از سرزمین عجایب سردرآرودم، میخوام پیترپن سرزده بیاد و منو به ناکجاآباد ببره، میخوام یه جادوگر پاهامو تبدیل به دم ماهی کنه تا به اعماق دریا سفر کنم، میخوام فرشته مهربون منو تبدیل به یه عروسک چوبی کنه تا از انسان بودن نجات پیدا کنم، کاش مثل یک خوناشام دویست سال در تابوتی تنها میخوابیدم و بعد وقتی بیدار شدم... هیچ چیز... نیست!
اون مادر شوهره که خون عروس بینوارو کرده تو شیشه و پسرشو بر علیه عروس شارژ میکنه منم✋ اون زن دادش عفریته ای که داداش بیچاره پیر کرده منم ✋ اون جاری چشم سفیدی که پشت سر بقیه جاریاش حرف میزنه و پیش خاندان شوهر خود شیرین بازی در میاره منم ✋ اون عروس ور پریده که فقط بلده خانواده شوهر بچزونه ، اونم منم ✋ بابا اینجا جمع خوباست و منم مایه ننگ شماها ... یه گوشه میشینم نگا میکنم ، دست به چیزیم نمیزنم ، قول میدم ❤