حساس شدم خیلی
مادرشوهرم جاریم را با عزیزم و جونم صدا میکنه اما منو با اسم خالی.در صورتی که جاریم از من کوچیکتره.
من بیشتر به کارشون میام .جاریم هر وقت خونه مادرشوهرم جمع باشیم مثل شاهزاده روی مبلا تکیه میده و هیچ کاری نمیکنه.البته زبون چربی داره و الکی تعارف میکنه که بیام فلان کار را بکنم خانواده شوهرم هم اجازه نمیدن کار کنه.علنا میگن سمیرا میاد مثلا سالاد رو درست میکنه.
احساس میکنم کلفتم.
اخلاقمم یه جوریه که نمیتونم رسمی باشم و خودم را بگیرم.
به نظرتون چجوری رفتار کنم؟؟؟