وقتی من نبودم سیگار کشیده من از سیکار متنفرم الانم سرکاره اینقدر گریه کردم حالم بده بعش زنگ زدم انکار کرد بعدش مه بهش ثابت کردم خالا حق به حانبه میگه صبح این زندگی رو تمومش میکنه اصلا خیلی ناراحتم بیاد تمومش کنخ به درک بتظرتون کارم اشتباه بود که گفتم