سوتی دهندگان تشریف بیاورید

پیش ی خانوم مذهبی به سوره ی حشر گفتم سوره ی حَشَر😐

همیشه هم فکر میکردم چرا اسم یه سوره این باشه ادم روش نشه بگه😂

امروز ی سوتی دبیرمون تعریف کرد بی مزه بود ولی میگم :///

گفت رفته بودم مجلسی ( اصفهان ) دیدم یه پیرزن گرفته ضریحو داره گریه میکنه (  میگفت منم اگه یکی گریه کنه خیلی حساسم ) بعد رفته میخواسته به پیرزنه دعا کنه و اینا جلوش با صدای بلند چندبار گفته اَلمجلسُ لا پِچ پِچُ ( :/ میگف همیشه با دوستام اینو میگفتیم اونموقعم قاطی کرده بودم بجای دعا کردن داشتم اینو میخوندم ) خلاصه چندبار همینو گفته یهو دیده همه دارن سرشونو ب نشونه ی تاسف تکون میدن ، خلاصه تازه اونجا فهمیده که ملت فک کردن این ( دبیرمون ) دیوونس اون پیرزنم مامانشه داره دعاش میکنه    

اونجام دیگه با صدای بلند دبیرمون میزنه زیر خنده و سرها بیشتر تکون میخوره :////

چند پیش داشتم با شوهرم بحث میکردیم سر این ک میگفت بهم گیر نده و منم گفتم باشه ولی توأم دیگ بهم گیر نده بعد گفت من فرق دارم گفتم تو چرا ک* ی* ر بدی؟؟؟؟؟ 😳😳😳😳😳عکس العمل شوهرم..... 

جای گ و ک رو عوض شد من ک از خنده پاشیدم و روم نمیشد تو صورتش نیگا کنم😂😂😂😂😂😂😂😂😂

دوست من ی بار خواست بگه شیر و کیک ... کلمه اولشونو جابجا گفت

از زور حبس خنده و خجالت گوشامونم قرمز شد تو جمع

مراسم مادر بزرگم تو مسجد، عروس خالم بهم گفت تسلیت میگم خدا بیامرزش هول شدم گفتم ممنون بهمچنین 😂😂😂

3ساعت پیش تو اشپز خونه به خواهرم گفتم تو شیر خر خوردی؟؟لقمه هم تودهنم بابام وکل خاندان یه جوری برگشتن سمتم که.... فک کن شیر

همسایه اومده بود خونه مون گفت میرم ب غذام سر بزنم بیام گفتم وای زحمتتون میشه برین دوباره بیاین 😐😐😐

همسایه مامانم بود سنشم زیاد بود 

مادربزرگم به یکی از فامیلا که قرار بود عقد کنن خواست بگه عقدتونو ماه محرم میگیرین، اشتباهی گفت عقدتونو محرمانه میگیرین؟ 😓اونام گفتن عقد محرمانه یعنی بیاریم حاج آقا و بکنیم تو کمد یواشکی خطبه عقدو بخونه🤔😂جمع ترکید

ی بار تو مغازه میخواستم بگم این لباس برا ادمای چاق خوبه

گفنم این لباس برا ادمای گشاد خوبه😑 بعد هی میخواستم درستش کنم بگم چاق ب زبونم نمیومد

کجاش بی‌مزه‌بود وای‌روحم‌شاد شد

امتحان رانندگي داشتم با اعتماد به سقف كامل اول به سرهنگ گفتم آينه كناريو تنظيم كنين من نميبينم اونم با ي لبخند كه من اگه تورو نندازم سرهنگ نيستم بهم نگاه ميكرد وقتي رآه افتادم هر چيم ميگفت سريع جوابشو ميدادم اخر سر سر پارك دوبل با دنده يك دوبل زدم (البته سرازيري بود )بعدش هي التماسش ميكردم تورو خدا منو نندازتم اونم با لبخند نگام ميكرد پروندمو داد دستمبدون اين كه نگاش كنم  پياده شدم درو محكم كوبيدم نگو بيچاره قبولم كرده انقد خجالت كشيدم 😂😂😂هنوزم قيافش يادم ميوفته خندم ميگيره 

به جای ترمز ،گاز دادم تو پارکینگ ،خورد تو شیشه راه پله، شیشه پودر شد ریخت رو ماشین،عین فیلما😅

همسرم چن دیقه ای نمیتونست حرف بزنه بنده خدا😂 کپ کرده بود بیچاره

فک کن شیر.. *ک*