بچه ها مادرم کلا منو رو اذیت میکنه چند نمونه ی کوچیکش رو میگم
مثلا من میخواستم یه بوت بخرم قیمتش ۵۰۰ بود من اینو چند سال میپوشم مثلا بوتی که الان پامه رو چند سال قبل خریدم خلاصه خودمم سرکار میرم با پول خودم مادرم دعوا راه انداخت که نه مگه من کی بوت ۵۰۰ تومنی خریدم تو بخری گفتم خب بخر مگه من میگم نخر مادر من گفت نه من نخریدم تو هم نباید بخری
گذشت و نخریدم
من با دوستام میرم بیرون ماهی یک بار یا دو بار میگه مگه من میرم اینهمه بیرون که تو میریمیگم خب برو اتفاقا همیشه تشویقش میکنم بره
میگه نه من نمیرم پس تو هم نباید بری
الان با پدرم میخواستم برم نماز جمعه گفت من نمیرم تو کجا میری
منم گفتم نمیرم اصلا
اعصابم خرده اینا فقط چند تا نمونشه
من هر روز با این حرفا سر میکنم
چند بار نشستم توضیح دادم براش که مادر من خب تو انجام ندادی خوب یا بد تو دلت نمیخواست ولی چون تو دلت نمیخواد قرار نیست بچه ت هم دلش نخواد و...اما بازم همون آش و همون کاسه
بخدا گاهی میگم ازدواج کنم ازین خونه برم فقط که مستقل شم😭
بعد دلمم نمیاد ناراحتش کنم مثلا سر امروز گفتم رفتن به نماز مستحبه ولی نشکستن دل مادر واحب
پس نمیرم
ولی آخه اذیتم چه خاکی به سرم کنم😭