بچه ها یه دختر کوچولویی هست مظلومه کلاس دوم دبستانه توی مدرسه یکی از همکلاسی های یغورش گاهی زنگ تفریحا تنها گیرش میاره محکم میزنه تو سرش یا موهاشو میکشه اینم هر دفعه میره به مدیر میگه و مادرشو که دختر عموی من هست میبره مدرسه ولی فایده نمیکنه از قضا معاون مدرسه خاله دخترس و اخراجش نمیکنن حتی اداره هم رفتن ولی مشکل حل نشده امکان عوض کردن مدرسه هم نداره دختره افسرده شده و از مدرسه میترسه راه حل شما چیه؟
(از وقتی فهمیدن کاربری نی نی سایت دارم همه سوالاشونو از من میخوان که بپرسم🙂)
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
والا تنها راهکار اینکه دختر دخترعموت مقابله به مثل کنه
هر کو نکاشت مهر و ز خوبی گلی نچید، در رهگذار باد نگهبان لاله بود ... نیچه معتقد است فلاسفه فیلسوف متولد میشوند، روح حقیقت طلبی و علاقه مندی به تجزیه و تحلیل و حل مشکلات و تفکر نقادانه را میتوان در فرد با آموزش پروراند، اما برای بعضی از آدمها حقیقت خیلی مهم است، درست بودن و خوب بودن معنایی بسیار قوی برای برخی از افراد دارد، من هم چنین آدمی هستم من همیشه خیلی مشتاق بوده و هستم که بدانم بالاخره کدام حرف درست است و کدام نیست، زیر بار حرف زور رفتن برای من بسیار دشوار است.
آدم والا میمونه با چه امیدی بچه بزرگ کن بفرست مدرسه که این بلا سرش بیاد 😔 بگو مادر هر دوتا بچه رو با هم روبرو کنن. برای بچه ی هر دو وقت مشاور بذارن تا درمان بشن . بچه ی دخترعموتون ترسش کنترل بشه و اون یکی بچه هم قلدری و دست بزنش حل بشه
من باشم دختره رو ی جا تنها گیر میارم حسابی گوش مالیش میدم.
سعی کردند ما را دفن کنند،غافل از اینکه ما بذر بودیم... گرگها خوب بدانند که در این ایل غریب گر پدر رفت تفنگ پدری هست هنوز گرچه مردان قبیله همگی کشته شدند توی گهواره ی چوبی پسری هست هنوز سردار دلها آسمانی شدنت مبارک...