بچه ها دوست شوهرم اومده خونمون مهمونی بعد نشسته بودن با شوهرم صحبت میکردن,من اومدم ازشون عکس بگیرم یواشکی میخاستم بفرستم تو گروهمون ک یدفعه نگو فلش دوربین روشن بود , یه لحظه سه تامون از تعجب و اینا شوک شده بودیم خیلی خجالت کشیدم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...
وای منم هروقت میام یواشکی عکس بگیرم فلش میزنه😂😂😂😂😂😂😂یه جا چلو گوشت خوردیم بعد خواستم عکسشو بفرستم برا همسرم که پیشم نیود یهو فلش زد😐😐😐😐فک کردن چلو گوشت نخورده ام😁😁
کاش آدم ها مثلقورمه سبزیبودن،نصف روز میزاشتیشون تو یخچال و صدبرابر بهتر از قبل میشدن....⚠️در اثر هوس شبانه و قبول نکردن نام اینجانب نام کاربری ته دیگ با قورمه سبزی را برگزیدم لطفا از هرگونه فحش دادن پرهیز نمایید🌹🙂