من یکی از دوستام تو گروهمون داشت ساز میزد کلا داشتیم تمرین میکردیم یه یه ساعتی نشسته بودیم بعد بیچاره بلند شد. بره اب بخوره اول من پشت مانتوشو دیدم یکم خونی بود بعد به صندلیش نگاه کردم
واااویلا
قرمز قرمز بود حالا فرض کنین گرد نشسته بودیم با کلی پسر
هیچی دیگه ما دخترا اومدیم نزاریم برگرده پشتشو ببینن که یهو یکی از اونور. صداش زد برگشت که بره
باید قیافه پسرا رو میدیدین
بعدشم اومدیم صندلی رو ببریم گم و گور کنیم که اونی که صداش زده بود اومد صاف نشست روش با مانتوی صورتی کالباسیش
اصلا یه وعضی بود پسرا که مرده بودن از خنده اون بیچاره هم جریانو نمیدونست ما هم وسط خنده نمیتو نستیم بگیم
وایی اصلا یه وعضی شد که پسرا خودشون محل حادثه رو ترک کردن و ما رو با اون فجایع تنها گذاشتن تا کمتر خجالت بکشیم😂😂😂😂😂