2733
2734

دانشجوسال سه بودم یه اقایی ازم خواستگاری کرد بعددوبار بیرون رفتن برای اشنایی به صورت کاملا مسخره ای بهم خورد من خیلی اعصابم بهم ریخته بود همش بش فکرمیکردم چون ازش خوشم اومده بود یه دوره همینجور سرگردون باحال بدبودم که یه اقای دیگه همونجا ازم خواستگاری کرد من به این دلیل که اعصابم به خاطراون به هم ریخته بود بااین که میدونستم مردخیلی خوبیه گفتم نه بعدش اون برگشت و دوباره رابطه جوش خورد و نامزدشدیم من هرروز که میگذشت بهم ثابت میشدکه این ادمو نمیخوام ونمیتونم باش زندگی کنم هربار که بش میگفتم ازم فرصت میخواستو بااشک واه نگهم میداش همینجوری گذشت تامرزعقدکردن رسیدیم دوروزقبل عقد مثه اونبار که اشنایی بهم خورد عقدازجانب خانوادش بدون دلیل خاصی درکمال بی احترامی به هم خورد یه جوری که الان بعدگذشت 6ماه هنوزنمیدونم چرا پسره هم که بچه ننه تااینجاروبخونین من بدونم هستین که کمکم کنین تاباقیشوبگم    

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731
ولش کن این مرد به درد زندگی نمیخوره همون بهتر که قبل از عقد متوجه شدی

اره ولی الان یه مشکل دیگه داذم هرچی سرروح وروانم اومد و هرچیم اسمم توفامیل و غریبه پیچیدوابروم رفت اشکال نداره  

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687