2777
2789

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

با استرس رفتم اتاق عمل دم اتاق نشسته بودم قلبم داشت منفجر ميشد از استرس يه دكتري هم اونجا بود هي گير داده بود چرا ميخواي عمل كني دماغت خوبه منم اينقد استرس داشتم اصلا نميتونستم حرف بزنم 

بعد يه پرستار مهربون اومد بغلم كرد با هم رفتيم توي اتاق به همكاراش گفت اين دختر منه مواظبش باشيد 

دراز كشيدم روي تخت يه سري چيز ميز بهم وصل كردن و وسائلا رو آماده كردن دكتر بيهوشي اومد باهام حرف زد و رفت يه سرم برام وصل كردن فكر كردم با اون ميخوام بيهوش بِشم 

چشمامو بستم 

يهو صداي دكتر رو شنيدم كه گفت خب شروع كنيم 

مرده ام از ترس فكر كردم اونا فكر ميكنن من بيهوش شدم بلند شدم گفت من هنوز بهوشم😂😂😂😂

همه خنديدن😂😂

بعد همون پرستار مهربونه گفت اين ماسك رو بذار تا راحت نفس بكشي 

ماسك رو گذاشتم به ثانيه نكشيد بيهوش شدم 

زندگی جاریست،شایدم مادرشوهره😛

بعد ديگه بهوش اومدم تا يك ساعت هيچ جا رو نميديدم فقط التماس ميكردم بهم اب بدين نميدونم كي بود چند قطره پاشيد توي دهنم 

بقيه اشم هيچ درد و ترسي نداره تنها اذيتش اينه كه نميتوني با بيني نفس بكشي 

و وقتي تامپون در ميارن يه كم سخته 

بقيه اش اوكي 

زندگی جاریست،شایدم مادرشوهره😛
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

حس ششم

jonnedaa | 45 ثانیه پیش

خواستگاری

پدرام۸۰ | 44 ثانیه پیش
2791
2779
2792