نزدیک عروسیمون بود یه بار!
دوستام گیر دادن بیا جشن خداحافظی با مجردی بگیریم :)))
نامزدمم اصلاااا و ابدااا دوست نداشت.
دیگه اینقدر گفتن که شیطون گولم زد!
با کلی بهونه و فلان قرار شد چند ساعتی بریم و یه مهمونی بگیریم.
از شانس خیلی خوشگلم، موقع برگشت ماشین رو نگه داشتن و بخاطر حجاب بهمون گیر دادن و..
گندش بدجور درومد:))) هنوزم اسم مهمونی و فلان میاد کرک و پرم میریزه!