اول فضانورد که بابام راضی بود و داشت کارامو ردیف میکرد برم اما مامان خانوم خان گفت شیرمو حلالت نمیکنم بری بلاد کفر.بعد خواستم معلم بشم اما موقع ما تربیت معلم دیگه پذیرش نداشت.شدم مهندس.ولی اینبار مخابرات خصوصی شد و نیرو نمیگرفتن.
ترجیح دادم دیگه شغلیو دوس نداشته باشم😂😂😂😂