منم همینطور بودم میرفتم خونه مامانم کمک حالم بودن ولی من از خونواده شوهر تیکه میشنیدم که شوهرشو ول میکنه میره
باز خداروشکر شوهرم پشتم بود دوبار حالشونو گرفت ساکت شدن،،، خداییش خیلی سخته
پسر من هیچجوره آروم نبود کلا دهنش باز بود یبار ۱ماهگیش خونه مادرشوهرم بودم آروم بود بعد چله پسرم قاطی کرد دوماهگی رفتم خونشون وحشت کرده بودن شوهرم گفت حالا حالتون جا اومد؟؟؟
تا کسی تو شرایطش نباشه حرف زدنش بادهواس
خواهرم بچه اش سایلنت بودااا ۱۰ روز از پشر من کوچیک بود اونو بامن مقایسه میکردن