بچه ها کدومتون وقتی 18.۱۹ ساله بودین و به شدددت عاشق شدین (حالا یکم بیشتر یا کمتر) و الان ک چند سال از اون زمانا گذشته فراموشش کردین؟ دارم از دوست داشتن واقعی حرف میزنماا.. از اینا ک اولیین عشقته ک حس میکنی بعد از اون دیگه کسی ب دلت نمیشینه.
دلخوش به فانوسش نکن اینجا مگر خورشید نیست زندگی ی راه طولانی با اتفاقات عجیب و باحال و ترسناکه
زندگی یک فرصت کوتاهه بی خیال باش هرچه دوست داری انجام بده این زندگی خوابی بیش نیست رویای شیرین و کابوس ترسناک دارد که هردو واهی و گذراس و بزودی بیدار خواهیم شد.
تو19سالگی عاشق شدم الان14سال میگذره و به هیچ عنوان فراموش نشده و نخواهدشد
ماماناچه حسی دارید وقتی بچه توشکمتون تکون میخوره باتصورشم قلبم میریزه موهای تنم سیخ میشه دیگه صبرم تموم شده گذشت اون جونیم بچگیم خوشگلیم شدم یه زن بالغ و پخته که هنوز هیچکس بهش نگفته مامان.منم دیگه خسته شدم بعضی شبا برا خودم رویامیبافم خودموحامله تصور میکنم وای که چه حس خوبیه دکترا جوابمون کردن گفتن فقط جنین اهدایی شوهرم دیگه ازسرش افتاده میگه دیگه حس بچه نداره خسته شدم از بس برای بچه خواهر و برادر و خواهرشوهر مادری کردم و خودم یواشکی مادرشون تصور کردم که چه حسی دارم اگه بچم باشه از عمق وجودم براشون مادری کردم ولی اونابه من نمیگن مامان.اونا بعدازچندساعت منو پس میزنن و میگن مامانمومیخام اونجاست که میفهمم من چقدرتنهام چقدر بی کس.راستی اگه بمیرم کی میفهمه من نیستم حسرت خیلی چیزاموند رودلم برای منم بادلای پاکتون دعا کنید تا خدا معجزشو نشونم بده😢😢
زندگی یک فرصت کوتاهه بی خیال باش هرچه دوست داری انجام بده این زندگی خوابی بیش نیست رویای شیرین و کابوس ترسناک دارد که هردو واهی و گذراس و بزودی بیدار خواهیم شد.