سلام بچه ها. بعد از دوهفته اومدم نی نی سایت باهاتون عقلی و منطقی حرف بزنم. امیدوارم بدون جبهه گیری بخونید مطلبمو. من قبلا در جواب یه خانوم نوشته بودم دوست پسرم متاهله!!! ازتون راهنمایی خواستم که باید چیکار کنم نه با اون مرد چون مشخصه که باید باهاش کات کنم با دل شکستم چیکارکنم. ولی هرچی فوش بود نثارم کردید و حالمو بدتر کردین یکی بهم گفت خودت شوهر داری دوست پسرم داری یکی یچیز دیگه گفت واقعا بهم فرصت ندادن که حرفمو بزنم فقط قضاوتم کردین و تمام. آره من یه تایپیک زده بودم قبلا الانم هست برید بخونید برای جذب شوهر باید چیکار کنم ولی تو تایپیک های بعدیم گفتم که مجردم.. بزارین براتون تعریف کنم یه مدت با یه آقا پسری که ادعای مذهبی بودن میکرد اشنا شدم باهم بیرون می رفتیم و کتاب بهم معرفی میکرد و درباره شون حرف میزدیم واقعا پسر خوبی بودو حتی دستشم بهم نخورده بود منم تو فکرم این بود گزینه خوبیع برای ازدواج و به عنوان یه پسر باشخصیت نگاش میکردم قصدمم واقعا ازدواج بود. تایپیک زدم جذب شوهر میخواستم بلد باشم یاد بگیرم که مثلا خیرسرم اگه ازدواج کردیم بلد باشم اینچیزارو. وهمین تایپیک باعث شد بعضیا فکرکنن من متاهلم تایپیک هام هست اگه برید بخونید بعدش گفتم مجردم و از مشکلاتم گفتم خلاصه یه سفر مشهد نصفه نیمه دعوت شدم همراه بابام تو اون سفردلم بدجور گرفته بود به امام رضا گفتم اقا من این پسرو میخام مذهبی و خوبه چشم پاکه مارو بهم برسون. وقتی برگشتم خونه اون پسر برام پیام گذاشته بود که اره من متاهلم و دوتا بچه دارم!! باورتون میشه؟ من خورد شدم خیلی خورد شدم هم جلوی امام رضا شرمنده شدم هم پیش دلم.. وقتی اون پیامو خوندم خواستم با یکی حرف بزنم اومدم اینجا گفتم با یکی اشناشدم تازه فهمیدم متاهله چیکارکنم ولی هرچی فوش بود نثارم کردن خانومای عزیز من میدونم باید کات میکردم ولی گفتم با دل شکستم چیکارکنم. وقتی نظراتتون رو خوندم زدم زیر گریه از اون موقع کارم شده گریه الان که دارم تایپ میکنم دوباره اشکام دوباره میاد من با اون آقا تموم کردم بهشون گفتم نفر سوم یه رابطه نمیشم گفتش من دوستت دارم ولی قصدم ازدواج نیست ولی میخام باهات دوست بمونم چون دختر خوبی هستی دوستی تعهد ازدواج رو نداره... منم گفتم متاسفم نمیتونم به همنجس خودم خیانت کنم.. یبار دیدمشون که امانتی هاشونو پس بدم هدیه هایی که بهم داده بودن بهم گفت میخام باهات ازدواج کنم میام خواستگاریت عقدت میکنم. ولی قبول نکردم هنوزم یه وقتایی زنگ میزنه اما جوابشو نمیدم... میدونم میره با یه نفر دیگه دوست میشه یا ازدواج میکنه و بازم سر زنش هوو میاره اما من نمیخام اون آدمی باشم که رو خرابه های زندگی کسی زندگیمو بسازم فقط ازتون خواهش میکنم انقدر راحت آدما رو قضاوت نکنین منم دخترم حس شماهارو دارم درکتون میکنم 22 سالمه سنمم بالاتر بره مجرد میمونم ولی نفر سوم رابطه ای نمیشم..درسته من بهشون علاقه پیدا کردم ولی شاید به مرور زمان از بین بره چون با این کارشون از چشمم افتادن.. تندروی نکنین قضاوت نکنین خواهشا دنیای مجازی و نی نی سایت رو میزارم کنار میچسبم به زندگیم شاید حالم خوب بشه برام دعا کنید دوستان امیدوارم که همیشه با درک کامل و بدون قضاوت در مورد همدیگه حرف بزنیم