بابا اون مرده که خودشو به من مجرد معرفی کرد
پولاشو با کارت میداد
حلقه هم که منتفیه
تازه تا اخر شبم اصرار به چت داشت 😂
و میگفت زودتر باید بیام و رسمی کنیم و صیغه محرمیت بخونیم و همش از ازدواج میگفت هرچند ۱ هفته بیشتر طول نکشید که خداروشکر یکی از اشناها دوست دختر داداشش دراومد و من فهمیدم طرف متاهله واقعا معجزه بود
وقتی دستشو رو کردم واقعا لحظه شیرینی بود
بعضیا خیلی حرام زادن اصلا نمیشه فهمید انقد که بلدن
اما خدا دستشونو رو میکنه