منو صدا زده برم کمکش گلدون بلند کنم منم نشنیدم واقعا داشتم حموم میشستم تی وی هم روشن
بعد دختر جاریم اومد بالا در زد من توی اشپزخونه بودم گفت بیا مامان جون کارت دارم
رفتم میگم بله
میگع تو خونه بودی من انقد داد زدم جواب ندادی
گفتم اره ولی نشنیدم
کفت باشه کم دروغ بگو من هوار میزدم جواب ندادی
گفتم مگه مریضم دروغ بگم وقتی صدا نمیاد چکار کنم شما ک برا هر کار کوچیکی زنگ میزنی اینبارم زنگ میزدی خونه
گفتم حالا بده کمکت کنم پله هارو جارو میزنم
گفت نمیخوام اونوقت باید میومدی ک نیومدی و در رفتی و گفت خدا خودش یاری رسونه حاجیو برام فرستاد خدا کریمه کمکم میکنه
منم گفتم هر جور راحتی
ول کردم اومدم بالا درو بستم
بلند بلند ب جاریم میگفت قربونت برم فقط تو کمک من میکنی
بعد ظهر تا شوهر از سرکار اومده فوری جریانو براش تعریف کرده ک زنت اینکارو کرده شوهرمم گفته کم حاشیه درست بذار منو زنم ارامش داشته باشیم
حالا خانم از دیشب انگار منو میبینه دشمنشو میبینه