صبر کن فقط... دختر داییم عروسی منو مسخره کرد که اینجوری بوده اونجوری بوده ارایشت بد بوده نمیدونم خونواده شوهرت الن بلن.. چون من کوچکتر بودم و زودتر ازدواج کردم.. یکسال بعدش ازدواج کرد خونواده شوهرش محل سگم بهش ندادن حتی تو عروسیش.. آرایشش انقد افتضاح بود که بیشتر شبیه هیولا بود تا عروس انقد گربه کرد برا ارایشش.. همه هم میخندیدن.. همش میگفت شوهرهانیکو دلچرکین و بده حالا چندسال یه بارم همو نمیبینیم ها... درصوورتی که شوهرم ماهه بخدا.. حالا شوهرش اومد پیش بابام که میخوام طلاقش بدم گند اخلاقه و چی و چی
وای منم به پسرداییم جواب منفی دادم ابروم برد تهمت زد من از فشار ناراحتی قرص خوردم خودمو بکشم ولی بردن شستشوی معده دادن تا صبح شلنگ تو دماغم منو کشت در نمیاوردن که دکتر بیاد ببینه.حالا خودش زندگی خوشی نداره زنش با بچه دوم تو شکم رفته خونه باباش اصن یه وضعیه
واسه من خیلی از این اتفاقا افتاده.. واسه همین فقط صبر. البته بعضی وقتا چارتا استخون تو دهنشون خورد کنی بد فکری نیستا😁
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
