بعد من شوخی میکنم یکم شیطونت میکنم بعدش میاد جنبه ندارهه میگه خیلی بچه ای میگم چه ربطی به بچه وبزرگ بودن دارهه هیجوقت نشده یبار باهم شوخی کنه هیجان بده به زندگیم منم کم کم دارم کلا رفتم تو لاک خودم طوری ک میرم خونه پدرم همه میگن تو یه دقبقه یجا اروم نمیشنستی چته شده بهت چرا انقد کم حرف آروم شدی😞
بهترین راه اینه برای کسایی که زخم زبون میشنون ازمادرشوهرارتباطشون رومحدودکنن قطعا اطرافیان این مسئله رودرک میکنن
نباید ارامش خودمون روفدای حرف مردم کنیم البته اینه همسرپشتیبان وهمراه باشه خیلی مهمه
ماجرا ازدواجت رو خوندم اسی،،،،اول بگم کاش هیچ وقت عروس اینا نمیشدی مادرش از همون روز اول شمشیر از رو بسته بوده الانم کاریع که شده به نظرم رفتدوامدت را قطع کن با مادر شوهرت ایشاالله که بتونی خونه یه جایی بگیری که فرسنگ ها ازشون فاصله داشته باشی ولی خوب حوصله وصبری داری ایشاالله که خدا برات سبب خیر کنه وبه کوری چشم مادر شوهرت صاحب بچه شی
من فقط تا صفحه چهارده تونستم بخونم وواقعا سوال بزرگم اینه استارتر عزیز اگر همه چیز به همین افتصاحیه که شما تعریف کردی اخه چه اصراری بوده با این اوما وصلت کنی؟من بودم همون برخورد عجیب اول رو که میدیدم کلا شازده رو بلاک میکردم و خلاص اصلا خودم و خانواده ام رودرمعرض حملاات بعدی قرار نمیدادم !!!!! مگه قحطی اومده بود
سالها پیش زمانی که مجرد بودم یه حاج خانم با دوتا دخترشون اومدن خونمون به محض اینکه نشستن خانمه گفت خانم فلانی جان این تابلو که زدین توجهت قبله گناهه برش دارین وقتی داشتن میرفتن مامانم گل رو داد دست دخترشون گفت انشالله اقا زاده خوشبخت بشن بعدم گفت اینا ادب معاشرت ندارن به درد ما نمیخورن بزرگترشون اینه کوچکترشون خدا میدونه چیه واقعا احترام ادم دست خودشه
بله خوندم
فکر میکنم کمی پیچیده باشه مسئله ی شما چون مشکل از همسرتون نیست زیاد
فعلا ممکن چون پایین حرف زده بوده خواسته حرفش شکسته نشه بهتر اینجور مواقع به خانواده همسر اتو ندین مطمئن باشید فرداش به همسرتون گفتن زنت نذاشت بیایی و ایشون هم از شما دلخور و هم اینکه میخواد سبک رفتاریشو تغییر بده
و واقعا اشتباه کردین تحصیل و گذاشتین کنار اصن شما باید حالا سرکار بودین و یک خانم موفق واقعا اشتباه بوده
اگر راضی نبودن جواب رد میدادین
مسئله ی شکش که جداگونه هست
بنده یک مقدار درمورد این مسئله با زن داداش صحبت میکنم ک راهکار دقیقی بده چون این مسئله شک حساس هست
امروز ۳تا۸کلاس هام هستن بعد اون میام پیام میذارم
شما سعی کنید خیلی نرمال رفتار کنید
چون تقریبا تازه ازدواج کرده هستین کینه ها کمتر هست مابین خودتون و همسرتون پس روش های زنانه بیشتر جواب میده
اما حتما یه کامنت جداگانه واستون میذارم
ببخشيد دوست گلم اعصابم خراب شد چرا با همچين خونواده اي وصلت كردي اگه نميدونستي هيچي ولي رفتاراي مادرشو ديده بودي و ميدونستي شوهرتم كاري نميكنه فقط اظهار ناراحتي پس خودت مقصر هستي 😠 ببخشيد خيلي ناراحت شدم
استارتر مادرشوهرت چندسالشه ؟ پدرشوهرت در قید حیات هست ؟ چون حرفی از اون نزدی
وای خدا چقد تحربه دردناک....
ب نظر من همسرت باید مدیریت کنه که شما انقد اذیت نشی. چه لزومی داره انقد رفت و امد کنید، چرا اون باید بدونه چقدر میری خونه مادرت؟
خانواده همسر من بد نیستن ولی انقدرا هم خوب نیستن، با این حال همسرم نمیذاره زیاد بریم که مشکلی پیش نیاد.
به نظرم مادرشوهری که انقد ظالمه و بی وجدان حتماااا خودشم همینقدر حقارت کشیده تو زندگی و زجر کشیده و حالا میخواد تلافی کنه و حسادت میکنه که پسرش بیاد یه دختر دیگه رو خوشبخت کنه وگرنه این میزان از عقده و هااااری نمیتونه دلیل دیگه ای داشته باشه...
