2726

بزرگترین اشتباه زندگیت این بود که رفتارشو دیدی و باز خام پسرش شدی شاید عشق اول زندگی شیرین باشه ک بعید میدونم مادرشوهرت بزار ذره ای احساس کنی تا میای بفهمی زندگی چیه کامتو تلخ میکنه خیلیا تو خواستگاری و قبلش ادم خوبی هستن بعد عقد خودشونو نشون میدن اونو نمیشه کاری کرد ولی کسی که قبل ازدواج خودشو بدجنسی بد ذاتیشو اونم به این شدت بهت نشون داد با چ امیدی باپسرش ازدواج کردی تا اخر همینه مگر قطع رابطه کنی 

متنفـرم از آدم های که همیشه در حال نظـر دادن هستـن حتی بدون اینکه نظـرشون رو پرسیده باشـی تو تمـام مسائل شخصـی آدم سـرک میکشـن و تـِز میدن هر کـس سلیقـه خاص خـودش رو داره اگه از نظر شمـا زشتـه سلیقه و نظرتون رو برای خودتون نگهدارین متنفـرم از آدم های که از خصـوصی ترین مسائل زندگی آدم سوال میپرسـن متنفـرم از آدم های بدذات که اگه به نفعشون باشـی بهت خوبـی میکنن و اگه براشون نفع نداشته باشـی بدترین بدی هارو در حقت میکنن و اگه باهاشون مثل خودشون رفتار کنی تازه ناراحت هم میشن ولی من این رو تو زندگیم یاد گرفتم با هرکس اندازه لیاقتش رفتار میکنم من کینه ای نیستـم اما آلزایمر هم ندارم حتی کوچیکترین حـرف ها توی ذهنم مونده اگه لطفی در حق این مدل آدم ها بکنم معنیش این نیست بخشیدم یا فراموش کـردم از ته قلبم از وجودشون متنفـرم فقط شاید اون لحظه مجبور بودم لطفی کنم خیلی وقتا در جواب این همه فضولی و سوال فقط لبخند میزنم و تو ذهنم فکر میکنم آیا این چیزها به تو ربطی داره ...

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

اون یکی عروسش 6ماه بعد از من عروسی کرد گفته بود اون مث من دنبال بریز به پاش نیست ولی عروسی کرد..من که وقتی عروسی کردم(بدون جشن) نه از چمدونی خبر بود نه لباسی نه هدیه ای..ولی برای اون عروسشون سنگ تموم گذاشتن بعدم دخترش به من میگفت مامانم به تو بیشتر میرسه تا اون..بهم میگفت یادته عقد بودی صد بار زنگ میزدی مامانمو ناراحت میکردی من تعجب میکردم میگفتم من اصلا به شما زنگ نمیزدم شما همیشه زنگ میزدید توهین میکردید..عروسشون که عروسی کرد یک ماه بعدش باردار شد ولی من هنوز بچه دار نشدم دکترا گفتن احتمالا پسرشون واریکاسل داره ولی اون انداختش گردن من میگه من مقصرم..یبارم رفتیم خونشون خودشو دخترش محل منو شوهرم نمیذاشتن من داشتم نماز میخوندم شوهرم اومد جلو خودشون گفت پاشو بپوش بریم یهو گفت کجا برید شوهرم گفت برا چی بمونیم وقتی محلمون نمیذارید گفت آها پس فتنه رو زنت به پا کرده من بهش گفتم من داشتم نماز میخوندم چه فتنه ای آخه گفت نمازت بخوره تو کمرت شوهرم شروع کرد داد و بیداد کردن باهاشون گفت دهن به دهنشون نذار اومدم برم دخترش گفت بلد نیستی خدافظی کنی گفتم خدافظ بعد مادره گفت صداتو ببر با دخترم حرف نزن پسرشونم گفت دیگه منو تو خواب ببینید..داشتیم میرفتیم خونه خواهرش زنگ زد بهم شوهرم گفت جواب نده گفتم میترسم نکنه مامانت چیزیش شده باشه پشت سر هم زنگ میزد گفتم توروخدا بیا جوابشو بده وقتی جواب داد گفت به زنت بگو بیخود میکنه جواب مامان منو میده دفعه بعدی میزنم تو دهنش و که شوهرم شروع کرد فحش دادن یهش..منم بهش گفتم دل منو باش دل خواهر خودتو باش

قدر همديگه رو بدونين،زير خاک آنتن نميده...‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌!
2728
بزرگترین اشتباه زندگیت این بود که رفتارشو دیدی و باز خام پسرش شدی شاید عشق اول زندگی شیرین باشه ک بع ...

دقيقا پسر پيغمبرم كه بود من ردش ميكردم چون خانواده ام به اندازه همسر مهمه

وااقعا ممنونمم...امیدی ندارم شوهرم خیلی ضعیفه و خودش هم اینو می دونه!منم اشتباه های زیادی کردم و الا ...

😳😳😳😳و اشتباه تند تند صحبت کردن 

هرچی آروم تر و متین تر صحبت کنید همسر جذب میشه میخواد بیشتر بشنوه

و ذهنیات تغییر میکنه مطمئن باشید 

شما لحن کلام و تغییر بدین به خنده یا تمسخر اونا کارتون نباشه قدم به قدم عادت میکنن

صبر تنها کلید در مقابل اینجور تغییرات 


آقا هستم🕵️‍♂️
خوش ب حالم نیست واقعا...چون زندگیم تمامش دعوا و ناراحتیه!مادرشوهرم هم جرات دختر و شوهرش رو نداره و ی ...

مادرشوهر من با دخترش منو چند روز پیش از خونشون انداختن بیرون بخاطر چی چون تو عقدم دارم جهاز میخرم 

رفتم تهران مبلام خریدم

بهم گفت کجا رفته بودی چی خریدی چند خریدی 

منم گفتم تهران فلان چیز خریدم فلان قیمت

شروع کرد به ها دروغ نگو تو اصلا هیچی نخریدی و....

نزدیک عروسی بود که با هزار زور از بابام اجازه گرفتم رفتم خونشون و قرار شد خرید عروسی کنیم که پولی که ...

پدر شما هم پدر زنیه واسه خودش یعنی چی دیگه بر نگرد خوب زنش بودی واقعن بیشتر از کار بابات تعجب کردم

از اون روز تا الان دعوا و بی احترامی زیاد کردن و من ساکت شدم و فقط نفرین کردم همون کارایی که باهام کرد دخترش یک سال پیش ازدواج کرد و شوهرش و مادرشوهرش همینکارارو باهاش کردن الانم داره طلاق میگیره فقط از خدا میخوام دخترش هروز شوهر کنه طلاق بگیره..همین

بین من و عروسش خیلی فرق میذاره اون یه روز در میون میره خونه مامانش ولی من قبلا ماهی یه بار میرفتم خونه مامانم اما الان دوماهه نمیرم چون با شوهرم بحث میکنه و میگه نباید هر ماه بری..خیلی کنار شوهرم خوشبختم خیلی دوسم داره همیشه پشتم ایستاده و ازم دفاع کرده ولی بازم گاهی وقتا خیلی کم میارم از دستش...گاهی آرزوی مرگشو میکنم آرزو میکنم همینطور بچه دار نشم با اینکه دلم برای بچه ضعف میره اما میدونم بچه دار بشم چقدر بیشتر اذیتم میکنه..برام دعا کنید یا بمیره یا اینکه لال بشه همین

قدر همديگه رو بدونين،زير خاک آنتن نميده...‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌!
از اون روز تا الان دعوا و بی احترامی زیاد کردن و من ساکت شدم و فقط نفرین کردم همون کارایی که باهام ک ...

اسی میری خونه مامانت اینا مادرشوهر از کجا میفهمه که نمیزاره...؟ 

به جهنم تو حق نداری دل مامان باباتو بشکونی و نری برو تا بترکه از حرص

اِلهی و رَبّی مَن لی غَیرُک...🙏🌟                             رَبِّ لا تَذَرنی فَرداً وَ انتَ خَیرُ الوارِثِین...💛👼🏼                 اللهم صَّلِ عَلی مُحَمد وآلِ مُحَمد و عَجِل فَرَجَهم...🌻
از اون روز تا الان دعوا و بی احترامی زیاد کردن و من ساکت شدم و فقط نفرین کردم همون کارایی که باهام ک ...


چرا بین شما و اون عروسش فرق میزاره؟؟؟ اونو خودش انتخاب کرده؟

ما آبادانیا   
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز