2733
2734
عنوان

کسایی ک پدرشون از دست دادن

| مشاهده متن کامل بحث + 363 بازدید | 46 پست
خدا رحمتشون كنه عزيزم همسرم و پدر و مادرش رفتن شهرستان ختم يكي از بستگان اين خانم ٤ماه پيش هم ه ...

خدا رفتگانتونو بیامرزه گلم

نداشتن پدر و‌مادر بیش از اندازه سخته

ادم پشت و پناه نداره، حرفام‌تو دلم تلنبار میشه ، دلم داره میترکه 

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

من همیشه دلم یه وقتایی تنگ میشه نمیدونم برای چی و برای کجا فقط یه احساس دلتنگی دید دارم مخصوصا وقتی ...

دقیقا منم همینطورم یه حس دلتنگی داعمی همیشه همرامه یه زخم توی قلبم که خیلی ضعیف وزودرنجم کرده 

من معمولا خیلی تو تاپیکها، صحبت نمیکنم. این از تعداد پستهام معلومه. 

ولی تاپیک شما باعث شد خاطرات فوت پدرم دوباره برام تداعی بشه.

از ته قلبم دعا میکنم خداوند شفاشون بده.

احساس شما رو خیلی خووووب درک میکنم.

پدر من دو سال درد کشید. البته ایشون مشکل قلبی داشتن. اما فرقی نمیکنه، درد درده دیگه. قلبش و جراحی کردن اما متاسفانه در سن چهل و هشت سالگی فوت شدن. 

همیشه یه تکه از قلبم خالیه و اون تکه جای خالیه پدرمه. 

😢😢

2728
من بابام سرطان داشت خیلی روز و شبای بدی بود هر لحظه منتطر ی خبر بد بودم واقعا سختترین شرایطو داشتم ا ...

خوش به حالت که پدرت و دیدی. 

من با عشق رفتم خونه تا برای پدرم سوپ خونگی درست کنم. آخه نمیتونست غذای بیمارستان بخوره. 

برادرم اومد دنبالم گفت بیا بریم پدر حالش بده. 

با اینکه برادرم خیلی بی تاب بود اما من نمیخواستم باور کنم که چی شده. 

وقتی رسیدم بیمارستان داشتن دستگاه شوک رو جمع میکردن و من دیر رسیدم 😭😭

2738
خوش به حالت که پدرت و دیدی.  من با عشق رفتم خونه تا برای پدرم سوپ خونگی درست کنم. آخه نمیتونست ...

😔😔😔😔 الهی بگردم  واقعا سخته بری ببینی جاش خالی شده  میفهممت 😔

🐝🐜🐞🌳🌲🌴

انیتاجون فقط تا میتونی کنار پدرت باش ایشالا خدا بهشون شفا بده دست خدا که کاری نیست من تو مدت کمی که بابام مریض بود پیشش بودم شبها تا صبح کنارش میخوابیدم با وجود اینکه تازه زایمان کرده بودم پیش بچم نمیرفتم میگفتم خیلی فرصت دارم با بچم باشم تا اخرین لحظه کنارش بودم یه دستم رو نبضش بود یه دستمم قران بود که دیگه دیدم نبضش نمیزنه ولی خدا یه صبری بهم داد که قطع نکردم تا آخرین آیه رو خوندم اینارو نوشتم که قدر این لحظه های خیلی سخت رو هم بدونی بعدا واسه هر چیز کوچیک آدم دلش میگیره براش ارزو میشه ولی ایشالا خدا معجزشو برا پدر شما نشون بده

اگه تونستم کمکی کنم لطفا برا شادی روح بابای عزیزم صلوات بفرستید
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز