داستان زندگی من صفحه 19 | تبادل نظر نی نی سایت

مدیر

عضویت: 1397/01/25

تعداد پست: 364

من یه پسر 28 ساله هستم که میخوام داستان زندگیمو تعریف کنم که چرا الان حالم انقدر بده که دیگه هیچ چیزی تو زندگی برام ارزش نداره

1398/07/24

00:01

158 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

منتظره_معجزه

عضویت: 1398/07/16

تعداد پست: 9318

میترسم اون ادم لجبازیه میترسم برم و دیگه اونم پیگیر نشه و یادش بره

یه چی بگم فضا عوض شه؟؟

کسی دعوام نمیکنه؟؟؟

1398/07/24

02:27

1 نفر لایک کرده اند ...

mamiayandeh

عضویت: 1398/07/14

تعداد پست: 940

بخدا دارم دیونه میشم روزی 3تا قرص میخورم حتی دیگه سر کارم نمیرم

۱ببشخیدا ولی اون ادرس خونتونوبده من یه دمپایی دارم تو خونه حرفامو بااون به شوشو میفهمونم توام به اون دمپایی من احتایج مبرم پیدا کردی به خدااا من دوروزه تورو درستت میکنم . اون ورپریده رو هم میارمش بیوفته به دست وپات ولی اول خودت باید درست شی.

خدا جوونم میدونم که این ماه منم حامله ام از همین الان شکررررت. قول میدم ازش خوب مراقبت کنم. دوستای گلم واسم صلوات بفرستین مرسییی

1398/07/24

02:28

10 نفر لایک کرده اند ...

مامان ریحانه

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ترامادول

عضویت: 1397/07/16

تعداد پست: 747

نميدونم چرا اما فكر ميكنم تو رابطتون چيزهايي بوده يا از شما ديده يا حرفهايي شنيده كه از ادامه رابطه با شما منصرف شده در واقع فكر ميكنم كه كل داستانو نگفتي يا شايد فقط از ديد خودت گفتي،شايد خيلي رفتارا از نظر شما عادي بوده و ب نظر خودتون اوكي بوديد اما برداشت اون خانم چيز ديگه اي بود ب هر حال دنياي زن و مرد با هم متفاوته،حالا بماند كه طرز فكر ادما هم به مرو زمان تغيير ميكنه شايد حالا كه بزرگتر شده و كامل تر فهميده چيزي كه ميخواسته شما نبوديد در هر حال براتون متاسفم

حرف آخرو همیشه خدا میزنه

1398/07/24

02:28

30 نفر لایک کرده اند ...