منوشوهرم یکسال شیش ماه عقدیم بعداین همه مدت تازه میخواستیم بریم مشهد ولی شوهرم چون بخاطرخواهرشوهرم ک ی نفراومد دم خونشون نمیدونم سرچی کتکش زد رفت دعواکردحالاب من میگ معلوم نیس بریم مشهدیاروازم شکایت کرده گفتم اخه یعنی چی توچراهمیشه واسع من وقت نداری سرمنک دعوانکردی بعداینهمه مدت ازخیرمشهدبگذرم ی هفته ام هست ک اصلاندیدمت نمیدونم چرابهش برخورد دیگ ج پیام وزنگمونداد