من از زمانی که یادم میاد درگیر مشکلاتشون بودم چه خودشون خبر داشتن چه نداشتن همین مسئله روی زندگیم خیلی تاثیر گذاشته موندم چیکار کنم تا دیگه اینطور نباشم
من نصف روز درگیرشون میشم ماکزیمم
نه خیلی
شاید چون خدا رو شکر از من خیلی بهترن زندگی هاسون و موفق تر
منم همینجورم خیلی بده عمرخودم داره هدر میره برادلسوزی خانواده که شایدم هیچکدومشون انقدر که من بخاطرشون درگیرم برام درگیرباشن
خیلی
کل خانوادم تحت تاثیر مشکلات خواهرم و یکی از برادرام هستیم
کلا کاری به کار کسی ندارم تا خودشون ازم بخوان
فقط نانزدم و مادرم درگیر میشم
الان کلی نذر و نیاز کردم ک خواهرم تو یه آزمون مهم قبول بشه حتی خودشم اندازه من فکر نکنم مشتاق باشه
نمیدونم چیکار کنم خواهرم درگیر طلاق گرفتن انقدر که من جوششو میزنم خودش نمیزنه دسته آخر هم میگه شما باعث بانی خراب شدن زندگیمین
به نظرم خیلی خوبه آدم خانوادشو ول نکنه و بفکرشون باشه
البته زندگی خودشم مدیریت کنه
خخخخخخخخخیییییلللللللللییییییییییی.....جاریمه.......رو مخه...
خودم انقدر درگیری فکری توزندگیم دارم ولی نمیدونم چطور با این مسئله کنار بیام ۱۵ ساله ازدواج کردم ولی ۱۲ساله درگیر خانوادمم از مریضیا تا خریدای خونه والان به حکم وظیفس نه همراهی
من تمام زندگیم درگیر خانوادمه حتی شوهرمم
زیاااد بیشتر هم دوتا خواهرم
من خیییلی درگیر خونوادمم واقعا تو رابطم باهمسرمم تاثیرگذاشته اما دست خودم نیست نمیتونم بیخیالشون باشم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
23 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
