((📖تاپیک کتابخوانی📖))((🎵تاپیک آهنگ🎵))در دیدگان آینهها گوئی حرکات و رنگها و تصاویر وارونه منعکس میگشت و برفراز سر دلقکان پست و چهرۀ وقیح فواحش یک هالۀ مقدس نورانی مانند چتر مشتعلی میسوخت. خورشید مرده بود، خورشید مرده بود و فردا در ذهن کودکان مفهوم گنگ گمشدهای داشت. آنها غرابت این لفظ کهنه را در مشقهای خود با لکهٔ درشت سیاهی تصویر مینمودند. مردم، گروه ساقط مردم، دلمرده و تکیده و مبهوت در زیر بار شوم جسدهاشان از غربتی به غربت دیگر میرفتند و میل دردناک جنایت در دستهایشان متورم میشد. آه، ای صدای زندانی... آیا شکوه یأس تو هرگز از هیچ سوی این شب منفور نقبی به سوی نور نخواهد زد؟ آه، ای صدای زندانی... ای آخرین صدای صداها... (فروغ فرخزاد- آیههای زمینی)
حمام هر روز با آب ولرم رو به خنکی(کوچولو خنک) خونریزی رو کم میکنه.
یا کاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کربی بحق اخیک الحسین. ای بر طرف کننده غم و اندوه از روی حسین به حق برادرت حسین اندوه و مشکل من را برطرف کن. یا امام حسین با دستهای مهربونت دستمون رو بگیر وساطت کن پیش خدا شرایط کاری عزیز دلم شوهرم خیلی خوب بشه سختی هاش کمتر بشه خدایا به حق امام حسین علیه السلام قسمت میدم کمک کن بتونم دخترام رو با اخلاق نیکو و انسان بار بیارم زیر سایه پدر و مادر بزرگ بشن و عاقبت بخیری و خوشبختی هر دوتاشون رو ببینیم 😍 الهی امین