2777
2789

معنی نداره اسم یه محله س

مثلا محله ی گیشا

اینم پارک ویو

((📖تاپیک کتابخوانی📖))((🎵تاپیک آهنگ🎵))در دیدگان آینه‌ها گوئی حرکات و رنگها و تصاویر وارونه منعکس می‌گشت و برفراز سر دلقکان پست و چهرۀ وقیح فواحش یک هالۀ مقدس نورانی مانند چتر مشتعلی می‌سوخت. خورشید مرده بود، خورشید مرده بود و فردا در ذهن کودکان مفهوم گنگ گمشده‌ای داشت. آنها غرابت این لفظ کهنه را در مشق‌های خود با لکهٔ درشت سیاهی تصویر می‌نمودند. مردم، گروه ساقط مردم، دل‌مرده و تکیده و مبهوت در زیر بار شوم جسدهاشان از غربتی به غربت دیگر می‌رفتند و میل دردناک جنایت در دستهایشان متورم می‌شد. آه، ای صدای زندانی... آیا شکوه یأس تو هرگز از هیچ سوی این شب منفور نقبی به سوی نور نخواهد زد؟ آه، ای صدای زندانی... ای آخرین صدای صداها... (فروغ فرخزاد- آیه‌های زمینی)

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

سلام فیلی جان اون اکانت بسته شد؟. 😍 

سلام عزیزم آره

((📖تاپیک کتابخوانی📖))((🎵تاپیک آهنگ🎵))در دیدگان آینه‌ها گوئی حرکات و رنگها و تصاویر وارونه منعکس می‌گشت و برفراز سر دلقکان پست و چهرۀ وقیح فواحش یک هالۀ مقدس نورانی مانند چتر مشتعلی می‌سوخت. خورشید مرده بود، خورشید مرده بود و فردا در ذهن کودکان مفهوم گنگ گمشده‌ای داشت. آنها غرابت این لفظ کهنه را در مشق‌های خود با لکهٔ درشت سیاهی تصویر می‌نمودند. مردم، گروه ساقط مردم، دل‌مرده و تکیده و مبهوت در زیر بار شوم جسدهاشان از غربتی به غربت دیگر می‌رفتند و میل دردناک جنایت در دستهایشان متورم می‌شد. آه، ای صدای زندانی... آیا شکوه یأس تو هرگز از هیچ سوی این شب منفور نقبی به سوی نور نخواهد زد؟ آه، ای صدای زندانی... ای آخرین صدای صداها... (فروغ فرخزاد- آیه‌های زمینی)
موفق باشی ممنون از کمکت😍

قربونت :* توام موفق باشی

((📖تاپیک کتابخوانی📖))((🎵تاپیک آهنگ🎵))در دیدگان آینه‌ها گوئی حرکات و رنگها و تصاویر وارونه منعکس می‌گشت و برفراز سر دلقکان پست و چهرۀ وقیح فواحش یک هالۀ مقدس نورانی مانند چتر مشتعلی می‌سوخت. خورشید مرده بود، خورشید مرده بود و فردا در ذهن کودکان مفهوم گنگ گمشده‌ای داشت. آنها غرابت این لفظ کهنه را در مشق‌های خود با لکهٔ درشت سیاهی تصویر می‌نمودند. مردم، گروه ساقط مردم، دل‌مرده و تکیده و مبهوت در زیر بار شوم جسدهاشان از غربتی به غربت دیگر می‌رفتند و میل دردناک جنایت در دستهایشان متورم می‌شد. آه، ای صدای زندانی... آیا شکوه یأس تو هرگز از هیچ سوی این شب منفور نقبی به سوی نور نخواهد زد؟ آه، ای صدای زندانی... ای آخرین صدای صداها... (فروغ فرخزاد- آیه‌های زمینی)
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792