به حداراضی راضیم همین الان بمیرم
واقعاخستم خسته میدونم بدترازمن هم هست
امادیگه اززندگی خوشم نمیاد
هیچی عزیز...شکست عشقی خوردن..اولین بار عضو شده بودن منو و اون خانوم(مارال72) باهاشون حرف زدیم و یکم شوخی کردیم و سعی کردیم راهنمایی شون کنیم...اون شب حالشون خیلی بد بود...گفتن تونستیم برای چند ساعت حالشونو خوب کنیم...بعد ما هم گفتیم هروقت خواستند میتونند بیان باهامون حرف بزنن...ایشون جای برادر ما ماهم جای خواهرشون😊
میدونی ابجی چی شدازسرکاراومدم گفتم امروزباماشین برم یه دوری بزنم بعددیدم باطریش خابیده باکلی مکافات درستش کردم میدونی بعدحدودا۳۱یک روزهیچی درماشین راکه بازکردم بوی عطری که براش گرفته بودم خوردبه مشامم
دیگه ازخودبی خودشدم عصابم خورده ابجیا دارم
چل میشم مگه میشه ادم انقدربی احساس
به جهنم کهرفت به درک خدایا نمیخام نمیخام
بسمه بسمه
خدایاچرابه یکی همه چی میدی به یکی همه چیومیگیری حالا میخاستمم برم بیرون اخه تنهایی
قبرسون میرفتم چراهیچکس منادرم نمیکنه
چل شدم دیگه شالا پنج شنبه جمعه اصلا وجود
نداشت بدتره ن میشه رفت سرکارن میشه جایی برم
ن کسی هست لاقل باهاش حرف بزنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
