منم شوهرم اینجوری بود سرظهر میگف بریم خونه مادرم هرچی بهش میگفتم نه میگف از اونا خوشت نمیاد وفلان
ولی با خانوادش وینقد مهربونتر و خوش اخلاقترشدم و بهش گفتم با زبون خوش که زشته عزیزم راحت نیستن وقتی میریم خونتون به اندازه خودشون غذا میپزن و فلان
توهم بهش بگو زشته و راحت نیستن یا اینکه هرموقع گف بگو نع من دوس دارم هرشب تو بغلت باشم و موهامو نوازش کنی و...
بعدشم خیلی بخودت برس هرشب لباسای خوشگل
و اینچیزا اتاقتونو خوشگل کن مثلا یه شب قبل از اینکه از سر کار بیاد بهش پیام بده عزیزم امشب ماساژ و اینچیزا دیگع خودت متنو بفرس واسش
اتاقتونو هم با شمع و گل و روغن زیتون یه اهنگ ملایم و اینچیزا
یشب هم بی دلیل و بی مناسبت یه جشن دونفره بگیرین
یا اینکه یه شب سینما رو ببرین خونتون همیشه قرار نیس شماها برین سینما که اگه علاقه داره به فیلم
به هرفیلمی علاقه داره
یه شب منو غذا درست کن واسش بفرس بگو واسه شام سرورم چی دوست داره چند نوع شام و دسر و اینچیزا