بار اول جلو درب ورودی میز چیدم(کیک.ی جعبه ک لباس بچه توش بود و ی جعبه ک بی بی چک توش بود)همسرم با لباس کار وارد شد دید دارم فیلم میگیرم گفت حالالازم بود لا این تیپ؟حالا مناسبتش چیه؟
گفتم میتونی جعبه اول رو بازکنی.بی بی چک رو دید و چون تا بحال ندیده بود گفت چیه؟
گفتم دومی رو باز کن.لباس بچه رو ک دید دیگه فهمید هی پشت سرهم تکرار میکرد جدی؟جدی؟بعدهم اومد بغلم کرد و کلی ذوق اما خوب متاسفانه چهارماه ونیمم بود ک مجبور ب سقط شدم.
ایندفعه دوشب بود معده درد شدید داشتم.هی میگفت پاشو ببرمت دکتر گفتم ن ب خاطر استرس امتحانِ(خودم میدونستم باردارم)بعداز امتحان رفتم ی کارت پستال درست کردم و ی متن روش ک باباشدنشواعلام میکرد.گذاشتم لای کتاب تو اتاق.شب اومد گفت رفتی دکتر گفتم اره گفت چی گفت؟گفتم عکس گرفته از معدم ی میکروب توش بوده.گفت کو عکس؟
گفتم تواتاق.تا رفت منم دوربینو فعال کردم .هیچی دیگه عکسو دید با کلی ذوق اومد بیرون ک قربون این میکروب بشم من.
دوستان دعا کنید اولا خدا بهم دوقلو صالح و سالم بده.دوما بارداری بیخطری داشته باشم و نی نی ها سالم و سلامت بیان بغلم.